دسشویی کجاست؟؟

دسشویی کجاست؟؟؟؟؟من ع ...م گرفت

مرد مست

مینی بوس پر از مسافر به سوی مقصد در حرکت بود که مردی رو می بینن که تلو تلو می خورده و منتظر تاکسی بوده. .

فکر می کنن حالش بده، از راننده میخوان توقف کنه و مرد بی چاره رو سوار می کنند!

همین که راه می افتند، مرد مست به دور و برش نگاهی می کنه و می گه:

عقبی ها عوضین ، جلویی ها کثافتن، سمت راستی ها بی شرفن و سمت چپی ها دیوث!

راننده مینی بوس شاکی می شه و چنان می کوبه روی ترمز که همه ی مسافرها روی همدیگه می افتند!

 راننده میاد مرد مست رو از زیر دست و پای مسافرها می کشه بیرون و می گه:

مردیکه! اگه جرات داری یه بار دیگه بگو کی عوضیه و کثافت و بی شرف و دیوثه!

مرد مست با کمال خونسردی می گه:

من از کجا بدونم؟ با اون ترمزی که تو کردی همه قاطی شدند ..!

بدبختی

ما بدبختی رو بوسیدیم و گذاشتیم کنار 

حالا ول کن نیست میره و میاد میگه بوس بده..

یک زن چگونه موجودیست...؟؟

یک زن چگونه موجودیست...؟؟
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.

.

موجود نیس که لامصب، فرشتس...!!.فرشتهههه

دخترا همه جیغ، دست، هوراااااااااااا.

ریزنوشت های اجتماعی من

ای کسانی که مطالب ما را کپی می کنید!!

بوخدا ما مثه شما کپی نمی کنیم همش تراواشات ذهنمونه!

با شما کاری ندارم دلم به حال خودم می سوزه که اینجا دارم حروم میشم :|
اگه همشو کتاب کرده بودم با نام "ریزنوشت های اجتماعی من " به چاپ می رسوندمش:|
کلی هم از نظر اقتصادی سود داشت. والا

محکم نزن دردم میاد

محکم نزن دردم میاد

چه نازه

حاج خانوم

خخخخخخخخخ

سقوط

راهی جز سقوط ندارد برگ پاییزی وقتی می داند درخت؛ عشق برگ تازه ای در سر دارد...

دخترا بیشتر دروغ میگن یا پسرا؟؟

دخترا بیشتر دروغ میگن یا پسرا؟؟

زبان

زبـــــان استخوان ندارد ولی....

به راحتی استخوان میشکند...

مراقب حرف زدنتون باشید.خورد نکنین کسیو

وقتی میخام آب بخورم

تو زندگیتون حسرت سه چیز رو نخورین

هیچ وقت تو زندگیتون حسرت سه چیز رو نخورین:
هیکل،تیپ،ق­د
من که دارم کجارو گرفتم؟

ﻣﺮﺩ ﺑﺎش

ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﮐﻮﭼﮏ...
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ:
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯼ ﺣﺮﻓﺖ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻣﯿﺪﻫﺪ..

بچه خواهرم

بچه خواهرم آمادگیه، اومده پیشم میگه:
دایی جون؟
میگم:جونه دایی جون؟
میگه: من کی یاد میگیرم بنویسم "خَ" ؟

میگم: نمیدونم، چرا؟؟میخای چیکار؟؟؟
میگه : آخه میخام بنویسم دایی جون امین خَر است
منو میگی 

زبون داره که نگو و نپرس

لبو

چقد میچسبه تو این هوا

اوففففف

ﻣﻮﺣﻮﺩﺍﺕ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺑﯽ ﺍﻥ خانوما

شوهره شب دیر برمیگرده خونه ازمهمونی زنش سرش داد میزنه میگه :

اگه دو روز منو نبینی چه احساسی خواهی داشت ؟؟؟

شوهره خیلی خوشحال میگه : این خیلی عالی میشه
دوشنبه گذشت و شوهره زنش رو ندید...
سه شنبه و چهارشنبه هم گذشت...

پنجشنبه , وَرمِ چشم شوهره کمی بهتر شد و تونست با گوشه چشمش زنش رو ببینه

ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﻮﺣﻮﺩﺍﺕ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺑﯽ ﺍﻥ خانوما...

ساختمانی وسط بزرگراه

چندی پیش دولت چین همه ساختمان‌های یک منطقه از شهر ولینگ را برای احداث بزرگراه خریداری کرد و همه ساکنان خانه‌های خود را فروختند.
اما در این میان «لو باگون»، مبلغ پیشنهاد شده را کافی ندانست و راضی به فروش خانه‌اش نشد. او اکنون مجبور است وسط بزرگراه زندگی کند.

گوز سمیه

گوز سمیه

کار از کار گذشته بود ....

سمیه وسط کلاس ریاضی 2 بدون اختیارگوزیده بود.
از اول کلاس تو دلش بادی جمع شده بود و نمی دونست چطور باید خالیش کنه.
اما حالا خالی شده بود ...
عده ای تو بهت مطلق بودن و عده ای از خنده، روی زمین کلاس ولو شده بودن!

سمیه با صورتی که مثل لبو شده بود، ناخن هاش رو به دسته چوبی صندلی فشار می داد ...
دلش می خواست زمین دهن باز کنه و درسته ببلعتش ...

استاد نمی دونس چی بگه.

از طرفی می خواست توضیح بده که این یه امر طبیعی هستش و ممکنه برای هر کسی پیش بیاد و از طرفی تصور می کرد شاید با زدن این حرف سمیه بیشتر کوچیک بشه.

کلاس تقریباً داشت ساکت می شد که یکی از پسر ها با زیرکی خاصی گفت : انصافاً ناز نفست...!!!

کلاس دوباره منفجر شد ...!
اینبار همه می خندیدن!
استاد از کلاس بیرون رفت ؛ نمی تونست فضای اون کلاس رو تحمل کنه
سمیه بغضش ترکید و سرشو گذاشت روی دسته صندلی و شروع کرد گریه کردن ...
توان بیرون رفتن از کلاس رو هم نداشت ...
حتا دوستای صمیمی سمیه هم نمی تونستن بهش دلداری بدن چون اونها هم کنترل خودشون رو از دست داده بودن و می خندیدن ...
آخه صدای گوز سمیه صدای بدی داشت؛ هم بلند بود و هم صدای اعتراض داشت ...!!!
ناگهان صدای عرفان همه رو ساکت کرد ...
عرفان از جاش بلند شد.
از همه بچه ها خواست که با دقت بهش نگاه کنن ...
حتا سمیه هم سرش رو بلند کرد و بهعرفان خیره شد.
عرفان دستهاش رو به صندلی فشار داد و شروع کرد زور زدن!!!
دندونای بالاش رو به لب پایین فشار می داد ...!
چند لحظه ای نگذشت که عرفان با صدای بلند گوزید و بعد رفت جلوی تخته و شروع کرد بندری رقصیدن ...!
حالا همه چیز عوض شده بود ...
کسی دیگه به سمیه نمی خندید.
همه بچه های کلاس به عرفان می خندیدند.
سمیه هم همراه بچه ها می خندید، اما نه به اداهای عرفان ...!

دلیل خنده سمیه این بود که آغاز عاشق شدنش با یه گوز بوده ... فقط با یه گوز

پشماخ

اتاق نی نی میخوابی؟

یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه:
جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟
یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه:
... نه ممنون همینجا تو حال خوبه!

... صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر میبینه میگه
شما دختر فلانی هستی اسمتون چیه؟
دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟
یارو میگه:

من ..خر,گاو, الاغ, نفهم

سشاخ

خاهشن فقط پسرا بخونن

یه سوال از پسرا

خاهشن فقط پسرا بخونن

::::  شمام مثه من وقتی بچه بودین یه عروسک که می افتاد دستون    ::::

 اول یواشکی زیر دامنشو چک میکردین و ذوق میکردین؟    :: ::

:::   یا فقط من اینقدر منحرف بودم    :::

یه دوست دخترم ندارم

یه دوست دختر نداریم
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

...
.
.
.

.
.
.
.
.
..
.
.
.

.
.
.
.
..
.
.
.

.
.
.
.
.
..
.
.
.

.
.
.
..
.
.
.

.
.
..
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.

.

.
.

.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.

.

خدا رو شکر

ماخ

ژست عکس خانوما

خخخخخخخخ

آمریکا با موشک بزنه تو فرق سر من

یه آهنگ آلان شنیدم
الان وقتشه آمریکا با موشک بزنه تو فرق سر من
از دور میبینم چه هاتی
حیف که میرقصی دهاتی
اسمت سودابس یا فاطی
حالا چرا میکنی قاطی؟

تاخ

داشتن یه دوست خوشگل

داشتن یه دوست خوشگل و ناناز و مهربون و باحال باعث افتخاره ....
خوشحالم که باعث افتخارتونم :))))))))
نخنددددددد

طعم تنهایی

تنهایی
مال آدمهای شریف است
آدمهای هرزه
هیچ وقت تنها نمی مانند
که طعم تنهایی را
بچشند!

کصافط عوضی

یه دوست دختر هم نداریم ببریمش تو این هوای سرد ولش کنیم آنفولانزا بگیره بمیره.

کصافط عوضی خیانت کار

اگه عکسی باز نمیشه رفرش کنید

اگه عکسی باز نمیشه رفرش کنید صفحه رو.اگه نشد بگید.

مرسی

در یک جمله این شخص رو توصیف کن

در یک جمله این شخص رو توصیف کن .
هیچی نمیخوام بگی ، فقط یک جمله .

من میگم:::::::  عن عاغا    :::

پرتغال خونی

اگه به شانس منه ... پرتغال خونی ام بخورم ایدز میگیرم ...

جمله ای که مسیر زندگی تون رو عوض میکنه

میخوام یه جمله بهتون بگم کل مسیر زندگی تون عوض بشه
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.

از این مسیر که میری نرو ، مسیرت رو عوض کن از اون مسیر برو

به همین سوی چراغ من اصن خارجی بودم اشتباهی اومدم اینجا

دارم حروم میشم.حقمو خوردن

حرکت تکنیکی دخترا در مورد جوش ها

درگیرین با خودتون

آدمی که حواسش به من نیست

آدمی که میاد اینجا و حواسش به من نیست ...
آدم نیست کــــه خَره .

 میخوام سر به تنش نباشه

از ظاهر مردم قضاوت نکنید...

در مورده مردم از ظاهرشان قضاوت نکنید...

واقعن قبول دارید یا نه؟

بعضیا لباس بره دارن ولی یه گرگ هستند...

چشمتون روز بد نبینه

چشمتون روز بد نبینه:

یکی میگفت:
چند وقت پیش تو بیمارستان بودیم که یه پسر جوونی رو با عجله آوردن تو اورژانس.
از یکی از همراهاش پرسیدم که چش شده بود؟
اونم گفتش که آقا این جوون عاشق یه دختری شده بود و خیلی اینو میخواست.
دختره هم اینو خیلی میخواست و قرار بود با هم ازدواج کنن.
حتی قرار مدار عروسیشونم گذاشته بودن. که یهو دختره زد زیر همه چیو با یه پسر دیگه ای گذاشت رفت.این بیچاره هم تا اینو شنید حالش اصلا یه جور دیگه ای شد.پا شد رفت 100ccبه خودش بنزین تزریق کرد و حالو روزش شد این.

آقا بگذریم پسره که تو اغما بود بعده دو هفته به هوش اومد.

ما هم تو بیمارستان بودیم که یه دختر جوونی اومد با یه دسته گل رفت تو اتاق پسره واسه ملاقات.
پسره تا چشاشو باز کرد دید بله همون خانومیه که اینو قال گذاشته و رفته .
خلاصه آقا پسره که خون جلوی چشاشو گرفته بود دستشو انداخت و یه چاقویی که واسه باز کردن در کمپوت بغل دستش بود رو برداشت و سرم هارم از روی دستش کند و افتاد دنبال دختره.
دختره هم که خیلی ترسیده بود با یه جیغ وحشتناک از اتاق زد بیرون   و پشت سرش هم پسره با یه چاقویی تو دستش....

پسره دختره رو دنبال کرد تارسید به ته سالن بیمارستان. وقتی که دید هیچ راه فراری نداره تسلیم شد و خودشو به دیوار سالن تکیه داد و در حالی که به شدت گریه میکرد با حالت التماس به پای پسره افتاده بود که یهو پسره چاقو رو برد بالا تا بکوبه به قلب دختره بازم چشمتون روز بد نبینه پسره چون فقط 100ccبه خودش بنزین زده بود یهو بنزین تموم کرد و افتاد رو زمین...
بعله به روح اصلا اعتقاد ندارم فقط جسم

واستین تا از این شوهرا گیرتون بیاد

بعضی ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﺍﺷﺘﻬﺎﺷﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﺸﻪ:
ﺧﻮﻧﻪ ﺟﺪﻳﺪﺗﺮ

ﻣﺒﻠﻤﺎﻥ ﺍﻳﺘﺎﻟﻴﺎﻳﻲ

ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺷﺎﺳﯽ ﺑﻠﻨﺪ

ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺧﺎﺭﺟه

ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎﺷﻮﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺴﺘﺎﺟﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﻳﻨﻄﺮﻑ ﺍﻭﻧﻄﺮﻑ ﻣﻴﺮﻓﺘﻦ.

ﻣﻴﺰ ﻧﺎﻫﺎﺭﺧﻮﺭﻱ ﻧﺪﺍﺷﺘن
باس بگم واستین تا از این شوهرا گیرتون بیاد

والا بخدا

راستـشـــو بگو...

اونـــی کـــه بـــا اینکــه میـــدونــه نــاراحـــت میشـــی راستـشـــو میـگــه سگش شرف داره به اونی که مثل سگ دروغ میگه.

این دختره به درد زندگی نمیخوره.

هی بهت میگم این دختره که دوسش داری به درد زندگی نمیخوره.

بیا ببین

سشمشئ ذث ذشط

سشمشئ ذث ذشط ث لخیبشفاثق یخسثفخد یشقشئ ساشیهی
..
..
..
..

..
..
..
..
..

..
..
..

..
..
..

..
..
..

..
..
..
..
..
.

..
..
..

..
..
..
..
..
.

..
..
..

..
..
..
..
..
.

..
..
..
..

..
..
..
..
..
.

..
..

..
..
..
..
..
.

..
..
.

..

دیگه حـال نداشتم درستـش کنم  جـمـلـه پـر احـسـاسـیه

نظرتونو راجبش بگید

سر شهرام شبپره

شما سر شهرام شبپره رو بگیر محکم نذار تکون بخوره
اگه تونست حرف بزنه

ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻮﺕ ﻣﯿﭙﻮﺷﻦ

ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻮﺕ ﻣﯿﭙﻮﺷﻦ ((:

پسرا پارسایی کنید...

پسرای عزیز توجه کنن:

یکی از نشونه های آخر الزمون اینه که دخترا به پسرا تیکه میندازن.جدیداً

دخترا با ماشین ما پسرا رو بلندم که میکنن!!

آقایون اگه همینجوری پارسایی پیشه کنیم و مقاومت کنیم پا ندیم چند وقت دیگه توسط چند دختر بهمون تجاوز هم میشه

پشماخ:پشماام ریخت از خنده

موقع رفتن

موقع رفتن فقط خَـــفه شو و بُـــرو
نمی خواد برای من جُملات ِ روشن فِکرانه به کار ببَری دیـــوث

اون شباهتتون تو حلقم

اون شباهتتون تو حلقم

پیدا کردن یه پسر وفا دار

پیدا کردن یه پسر وفا دار.   از پیدا کردن یک مارمولک پرنده ی ..سخن گوی..سرخابی..تو اقیانوس آرام ..سخت ترههههههههههه

دور از جونه من

آخه چرا؟؟؟

یه روزایی
یه شبایی
به یه ادمایی احتیاج داری
گوشیتو بر میداری شمارشو بگیری
اما میدونی بی فایدس

اینقدر دلگیر و دلتنگی که یهو بخودت میای
میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالی بیجواب
اشکات سرازیر شدن
بعد با خودت فقط یه جمله میگی
اون همه دوست داشتن
اخرش چرا اینطوری شد ...؟

عجب جیگریه.اددش کن

صن دیگه نظر هم فایده نداره

اصن دیگه نظر هم فایده نداره .

من دلم بغـــــــــــــل میخوااااااد

هاهاهااااا

:-(

مسئولین به فکرم باشید

دعوای یک لر با دوس دخترش

با عرض معذرت...

خاک بر سر من کنن که گوزمو میتونم نگه دارم.اما تو رو نه!

( دعوای یک لر با دوس دخترش)

ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺯﻧﻬﺎ

ﺩﺧﺘﺮ : ﺧﻮﺍﺑﯽ؟؟؟
ﭘﺴﺮ : ﺁﺭﻩ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﺑﻬﺖ
ﺩﺧﺘﺮ: ﻣﻦ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻗﺒﻠﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺒﻮﺩ
ﭘﺴﺮ : ﭼﻪ ﺭﺑﻄﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟
ﺩﺧﺘﺮ: ﻣﻦ ﻭﺍﺳﺶ ﻣﻬﻢ ﺑﻮﺩﻡ

ﭘﺴﺮ :ﺧﻮﺏ ﺑﯿﺎ ﻣﻦ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﺧﻮﺏ ﺷﺪ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻗﺒﻠﯿﻢ ﺍﺻﻼ” ﻧﻤﯽ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺑﯿﺎ
ﭘﺴﺮ :ﺍﻭﻥ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺩﺧﺘﺮ :ﻣﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﻣﻢ
ﭘﺴﺮ :ﻣﻦ ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪﻡ ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ۶ ﺻﺐ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ
ﺩﺧﺘﺮ :ﻣﻦ ۶ ﺧﻮﺍﺑﻢ
ﭘﺴﺮ : ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺒﻠﯿﻢ ۶ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩ
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ .........

ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻫﻨﻮﺯ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺯﻧﻬﺎ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ

احساس...

احساس...