دیوید گریسر 47 ساله اهل رود آیلند، معتاد به خوردن سوسک و ملخ است. او ۵ هزار سوسک و ملخ در ۱۱ سال خورده
( خانوما لذت ببرید)
مردی پس از درگیری با همسرش دختربچه هشت ماههاش را کشت.
به جونه مادرم شمارمو الان مینویسم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
..
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
..
.
حالا که قسم خوردی بزار
به تازگی گوشی هایی با نام یکی از برندهای معروف گوشیهای تلفن همراه به صورت غیر مجاز وارد کشور شده است که در حافظه داخلی آن تصاویر و بازی های مستهجن و مبتذلی وجود دارد.
نکته تامل برانگیز آن جا است که به هیچ وجه این تصاویر و بازیها از روی حافظه گوشی حذف نمی شود.
در این حادثه دختر نوجوانی حدودا 17 ساله با روپوش مدرسه خودش را از پل عابر پیاده به خیابان انداخت.
یکی از شاهدان عینی ماجرا گفت:
من دیدم که این دختر از نرده های پل خودش را آویزان کرده.
ابتدا تصور کردم چیزی مثل شال یا لباسش از پل آویزان شده و می خواهد آن را بردارد.اما لحظاتی بعد خودش را از نرده های پل آویزان کرد.
چیزی حدود 10 ثانیه با دست هایش از پل آویزان بود و قبل از آنکه ما بتوانیم کاری بکنیم،خودش را پرت کرد.
بر
اساس مشاهدات این نوجوان چند بار نیز
کلمه «مامان» را تکرار کرد.
واقعا چراااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟
یک سالن مو در اوزاکای ژاپن با الهام از گوجه فرنگی مدل موی عجیب و غریبی برای مشتریانش می زند.
این طراحی مدرن (!!) که ظاهرا به مد روز مردم ژاپن تبدیل شده است هم اکنون در سراسر اینترنت گسترش یافته است.
کار این سالن مو به اینجا ختم نمی شود و مدل های عجیب و غریب دیگری نیز برای مشتریانش ارائه می دهد که می توانید در زیر مشاهده نمایید.
شـبکه یک – هـر ثانیــه به تومان |
۹،۹۰۰ |
شـبکه دو - هـر ثانیــه به تومان |
۲،۲۵۰ |
شـبکه سه - هـر ثانیــه به تومان |
۶،۷۵۰ |
شـبکه چهار - هـر ثانیه به تومان |
۵،۴۰۰ |
شـبکه پنج - هـر ثانیــه به تومان |
۲،۲۵۰ |
شـبکه خبر - هـر ثانیــه به تومان |
۱۳،۵۰۰ |
شبکه آموزش هـرثانیـه به تومان |
۱،۳۵۰ |
شبکه مستند-هر ثانیـه به تومان |
۲،۲۵۰ |
شبکه شما- هـر ثانیــه به تومان |
۲،۲۵۰ |
شبکه بازار - هـر ثانیــه به تومان |
۹۰۰ |
شـبکه ورزش- هر ثانیـه به تومان |
۴،۰۵۰ |
شبکه نمایش- هرثانیـه به تومان |
۴،۰۵۰ |
شبکه پویا-هرثانیه به تومان |
۵،۴۰۰ |
در سانحه رانندگی در محور اهواز به هفتکل در استان خوزستان، بر اثر برخورد یک اتوبوس و یک دستگاه کامیون، 13 نفر در دم کشته شدند که با فوت چهار نفر در بیمارستان طالقانی اهواز، تعداد کشته های این تصادف به 17 نفر رسید.
تنها بازمانده حادثه تصادف اهواز در بیمارستان تحت مراقبت قرار دارد.
چیکار کرده که اینجوری تو این تصادف وحشتناک خدا جونشو نگرفت...
آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه
یه روزنامه ی اردنی خبر زده که آمریکا چهار شنبه به ایران
حمله میکنه، اینا هم کامنتهای زیر اون تو یه سایت فارسی
من چهارشمبه چک دارم
ما 4شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
منم چهارشنبه امتحان دارم. موندم چیکار کنم. برم جنگ؟ نَرَم جنگ؟
پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم
حالا من چی بپوشم؟
ما شماره ماشین مون فرده، فک نکنم بتونیم دراین حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم
میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر
شام هم میدن؟
ایول، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم! تازه اگه اسیر نشم و برگردم
بگو سر راه نون بگیره
ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای
جمعه خیلی دلگیره. آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن
بعد ازناهار
مسافر اول : تاسکی... تاسکی... واسا سوار شم
مسافر دوم: خخخخخخخخخ :))
مسافر اول :زهر مار به چی میخندی !؟
مسافر دوم: عزیزم تاسکی یعنی چی !؟ این که تاسکی نیست
مسافر اول: خو پ چیه !؟
مسافر دوم: این شصخیه نه تاسکی
یک
ﺭﻭﺯ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ.
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺭﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻠﻮﺍﻧﺎﻧﺶ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻭ ﺩﺯﺩﺍﻥ
ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ.
ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.
ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻡ، ﺷﻤﺎ
ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ.
... ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ
ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﺯﺩﺍﻥ
ﺩﺭ ﻣﺼﺎﻑ ﺑﺎ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ
یک ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ۱۰ ﺗﺎ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﻤﻠﻪ
ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ یکی ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻭﻥ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﻣﻨﻮ
ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ.
طرف
با ماشین قراضه ش میزنه به یه ماکسیمای نو.
با هزار زور و زحمت از راننده رضایت میگیره.
تو 4 راه بعدی دوباره میزنه به همون ماکسیما.
سرشو از ماشین بیرون میاره میگه : برو برو منم
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ﮐﺪﻭﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﻭﺭﺍﺀ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ؟
ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻓﮑﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺗﻮﻗﻒ ﺯﻣﺎﻥ
ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﺳﻮﺍﻻﺕ
ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ
ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺭﻓﺘﻦ ﺁﻧﯽ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﮑﺎﻥ
ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ
ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ
ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺍﺯﺵ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯼ
دامنهای ترسناک از ارواح سنگی در کوههای
البرز
شمال غرب تهران، اتوبان کرج، ایستگاه ورداورد، منطقه
وردیج و واریش
نه
اهل دودم
نه ولگردم
نه اهل پارتی و مهمونیم
نه اهل رفیق بازیم
خدایا یه سوال فــــَـنی
هدفت از خلق انگل بی مصرفی مثل من چی بوده دقیقا!؟
قراره به پیامبری منصوب بشم!؟