اعدام باشه نیگا میکنن
دعوا باشه نیگا میکنن
تصادف باشه نیگا میکنن
پیرزن 80 ساله تا دختر 4 ساله باشه نیگا میکنن
طرف با زنش باشه نیگا میکنن
ماشین قراضه سوار باشی نیگا میکنن
ماشین آخرین سیستم سوار باشی نیگا میکنن
گرونی میشه نیگا میکنن
فقر و بیکاری باشه نیگا میکنن
ظلم باشه نیگا میکنن
کلاً هرچی باشه نیگا میکنن
یکی از رفقا گیتار خریده بود بره کلاس واسه دخترا شاخ بشه ولی هیچ گهی نشد ....
تازه 50 تومن هم زیر قیمت فروختش
فکر
کن به اون روزى که من و تو،هردو مقابل خدا ایستادیم
بعدخدا همه ى اون کارایی که من،واسه به دست آوردنت انجام
دادمو مثل یه فیلم از جلوچشمات رد میکنه
از گریه هاى شبونه…تاااا درد دل هاى محرمانه
بعد تو یه نگاهى به من میکنى ومن باز دارم گریه میکنم
تو توى اون لحظه،چی دارى به من بگى؟
جزاینکه بگى:متأسفم
جاى من بودى،می بخشیدى؟
"چه تلخ است فقر"
« میدان خراسان / تهران / ایران
من
مورچه ای را مسخره میکردم
که عاشق یک تفاله چای بود خودم را فراموش کردم
که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر میکردم آدمه
خواهرم اول میرفت منم سوم دبستان بودم یه بار بهش گفتم:
تو بچه سره راهی هستی ما تو رو از کنار مسجد پیدا کردیم!
هر چی اصرار میکردم میگفت:
نه تو دروغ میگی.
دو سال بعدش یه بار مامانم دعواش کرد اونم زد زیره گریه گفت:
آرهههههه من خودم میدونم.
مامانم : چی رو میدونی؟
من که دوزاریم افتاده بود هی چشم و ابرو میومدم که نگووووو.
خواهرم: من خودم میدونم منو از کنار مسجد پیدا کردین
مامانم:غلط کردههههههههه.کیییییییییی گفته؟ خودشو از تو جوب پیدا کردیم
و این چنین بود که من رسوا شدم
همدیگر
را فراموش نکنیم
شاید سالها بعد در گذر جاده ها
بی تفاوت از کنار هم بگذریم
و بگوییم آن غربیه چقدر شبیه خاطراتم
بود...
حالا من میگم سلام . مخلصتونم .کوچیکتونم.....
حالا بذار ببینیم کسی به ما توجه میکنه یا نه
این تصویر زیباترین و دردناکترین عکس
تاریخ شد
آپارتمانی که در آتش و دود گرفتار شده
، و مادری که برای حفظ جان دختر بچه اش او را از پنجره بیرون نگه داشته تا با دود
ناشی از آتش خفه نشود.
متاسفانه مادر این کودک بعد از مدتی
بعلت خفگی از دود آتش جان سپرد اما نکتهء شگفت انگیز اینجاست که مادر بعد از مرگش
بچه رو رها نکرده و ماموران آتش نشانی تونستن بچه رو صحیح و سالم با آن ارتفاع به
زمین بیاورند
پلیس مکزیک میگوید:
این 7 نفر با شلیک گلوله به سرشان اعدام شده اند و در کنار جاده پر رفت و آمدی قرار داده شده اند و در کنار آنها پیامی با مضمون:
"این سرنوشت در انتظار کسانی است که اقدام به سرقت؛تجاوز جنسی،آدم ربایی و کلاهبرداری میکنند"،در کنار آنها قرار داده شده بود.
مجری (عنایت فانی-بیبیسی):
شما دو بار از طرف تیم ملی کشتی امریکا دعوت شدید برای مربیگری، چرا قبول نکردید؟
عبدالله موحد: نمیخواستم چیزی یاد کسی بدم که بعد بره باهاش ایرانیها رو بزنه زمین!
درود بر این شیر مرد مازندرانی
یکی میگفت:
یه بارم یه پسره کنارم نشسته بود تو تاکسی هندفری توگوشش بود.
اغا ما گوزیدیم برگشت گفت:
هندفری تو گوشمه ها . دماغم که هندفری نذاشتم که نشنوَم بوشو :)))
گفت : یه مرد هیچ وقت عیب زنشو نمی گه.
بعد از چند ماه از هم جدا شدنو
سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش
دادی ؟
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی زنه
دمت گرم مَرد...
لیلا وزیری در مورد هویت شخصی و زندگی خانوادگی خود می گوید:
مادرم اصلیت آلمانی دارد و پدرم ایرانی است.
پس من پنجاه-پنجاه هستم.
این قطعا ترکیب دلپذیریست. پدرم در ایران به دنیا آمده و همان جا بزرگ شده. من یک برادر بزرگتر هم دارم و احساس خیلی نزدیکی به هویت ایرانی ام دارم، یه جورایی یک ایرانی-آمریکایی نسل دوم هستم.
نمی توانم ادعا کنم که همچون مهاجرین واقعی هستم، اما پدرم یک مهاجر است و مرا با ویژگیهای ایرانی مثل فروتنی و عادت دادن به ارزشهای سنتی بار آورده.
پدرم مسلمان است و من با وجود اینکه مسلمان بزرگ نشده ام، دو فرهنگی بودن بخش بزرگ و مهمی از هویتم را شکل می دهد.
پسره به دختر تهرونیه میگه اسمت چیه؟
میگه :شمع، گل، پروانه، اسم من هست ترانه، اسم تو چیه؟
پسره میگه :خر، نعل، طویله، اسم منم خلیله!!
خخخخخخخ
برای دوباره آمدنش دعا نکن،میدونم سخته اما دیگه دعا نکن!
شاید وقتی
اومد همونی نباشه که رفته بود. ...
گاهی یه جمله از پدر ها میتونه پسر رو به زندگی امیدوار کنه.
مثلا وقتی که کنکور قبول نشدم ، پدرم خیلی آروم زد رو شونه ام و گفت :
" اشکال نداره پسرم ، بالاخره جامعه به حمال هم نیاز داره ......!!!!
خخخخخخ
مردی در تایلند یک روز قبل از ازدواجش همسرشو در تصادف رانندگی از دست میده ولی روز بعد مراسم عروسی رو برگزار می کنه و با جنازه ی نامزدش ازدواج می کنه