با مردی باش که رژ لبت رو خراب کنه نه ریملتو...!
بین ایرانی ها یه مسابقه مهارت شمشیر زنی میذارن . بعد از مسابقه خبرنگار با سه نفر اوّل مصاحبه می کنه...
اوّل میره سراغ نفر سوم:
-شما چی شد که نفر سوم شدی ؟
نفر سوّم یه نگاه به خبرنگاره می ندازه، بعد یه مگس رو تو هوا با شمشیر دو نصف می کنه ...
.............
خبرنگاره میره سراغ نفر دوّم.
نفر دوّم هم یه مگس به خبرنگار نشون میده با شمشیر تو هوا دوتا بالشو می زنه...
.................
خبرنگار هاج و واج می مونه که نفر اوّل چه شاهکاریه؟
به نفر اوّل میگه شما چه مهارتی نشون دادی؟ یه مگس نشونش
میده با شمشیر تو هوا مگس رو می زنه... مگسه اوّل میفته زمین بعد بلند میشه دوباره
پرواز می کنه...
خبرنگار میگه: این که رفت!
میگه رفت ... ولی دیگه هیچوقت بچّه دار نمیشه ....
هیتلر و چارلی تقریبا همسن بودند، هیتلر فقط چهار روز از چارلی کوچکتر بود.چارلی گفته: این سرنوشت ما دو تا بود که یکی دنیا را بخنده بندازه و دیگری به گریه، و اگر سرنوشت میخواست، کاملا بر عکس میشد
یکی میگفت:یه عروس داریم خیلی گشا..!
یه روز مامانم و خواهرم خواستن با زبون بی زبونی به این حالی کنن ظرفارو بشوره. نشستن فــک کردن تصمیم گرفتن تعارف الکی بکنن شاید این حالیش شد و این حرفا...
مامانم : نه اصلا نمیذارم دخترم تو بشوری بیا اینور من میشورم زحمتت میشه
آبجیم: نه مامان شما مریضی برین استراحت کنین من میشورم.
یعنی 10 دقیقه بکــِش بکــِش بود تو آشپزخونه که یهو عروسمون اومد گفت:
"دعوا نکنین یکیتون الان بشوره یکیتون هم شام میشوره
اگه صدات نکردم ،کاری برات نکردم ، حتی نگات نکردم
به خاطر خودت بود...
اگه چشامو بستم ، با روحو جونِ خستم ، قلب توروشکستم
به خاطر خودت بود...
اگه گُلاتو چیدم ، اشک تورو ندیدم ، اگه ازت بریدم
به خاطر خودت بود...
اگه خزون نبردم ، بهار عشقو بردم ، اگه برات نمردم
به خاطر خودت بود...
باید یه روز میرفتم
باید یه روز میرفتی...
این همه عاشق اما ، تو دنبال کی رفتی
دنبال من که اسمم ، پیش تو خیلی کم بود
هرچند که سرنوشتم ، تو مشت پوچ غم بود...
راهی نبود بمونی ، راز منو بدونی
لعنت به این جوونی ، به این بی هم زبونی
خبرهای منتشره حاکی از این است که گوگوش… و هومن خلعتبری بعد از گذشت یک دوره نامزدی با یکدیگر ازدواج میکنند!
هومن خلعتبری در برنامه تلوزیونی آکادمی موسیقی گوگوش به عنوان داور مسابقه گوگوش و بابک سعیدی را همراهی می کند.
گوگوش درباره این ازدواج میگوید: من طالب مردی هستم که چشم به ثروتم نداشته باشد و من را به خاطر ثروت دوست نداشته باشد. خوشبختانه هومن من را به خاطر ثروت نمیخواهد. من عشق را دوست دارم و همسرم باید تا آخر عمر به این عشق متقابل لطمه نزند
هومن خلعتبری نیز نظر خود در مورد گوگوش را اینگونه بیان کرده است : گوگوش دختر رویاها و عشق زندگی من است.
البته هنوز مراسم رسمی این ازدواج برگزار نگردیده و این دو زوج عاشق وقت مشخصی را برای مراسم عروسی خود اعلام نکرده اند.
رفته بودم فروشگا ..
یکی از این فروشگا بزرگا , اسم نمیبرم تبلیغ نشه براش !
یه پیرمرد با نوه اش اومده بود خرید، پسره هی زِر زٍر می کرد. پیرمرد می گفت:
آروم باش فرهاد، آروم باش عزیزم!
جلوی قفسه ی خوراکیا، پسره خودشو زد زمین و داد و بیداد...
پیر مرده گفت: آروم فرهاد جان، دیگه چیزی نمونده خرید تموم بشه.
دَم صندوق پسره چرخ دستی رو کشید چنتا از جنسا افتاد رو زمین، پیرمرده باز گفت: فرهاد آروم! تموم شد، دیگه داریم میریم بیرون!
من کف بُر شده بودم.
بیرون رفتم بش گفتم آقا شما خیلی کارت درسسه این همه اذیتت کرد فقط بش گفتی فرهاد آروم باش!
پیرمرده با این قیافه منو نگاه کرد و گفت:
عزیزم، فرهاد اسم مَنه! اون تُخم سگ اسمش سیامکه !!
یه پشه دیشب اومده بود تو اتاقم اومدم بزنم تو سرش تا صدا سگ بده تا منو دید گریه اش گرفت.
بهم گفت: این رسم مهمون نوازی نیست.من 6 ماه نبودم فکر کردم دم در برام میخوای گاوی گوسقندی چیزی بکشی. توی بی معرفت حتی یه پارچه هم نصب نکردی.
دستاشو باز کرد و منو بغل کرد گفت: دلتنگت بودم رفیق.
بهش گفتم: بیا یه خورده دم گوشم ویز ویز کن...
اصلا صداش مثل لالایی دلنشین بود.چایی و شیرینی و آجیلشو خورد و تخت خوابید.
بیچاره حق داشت خسته راه بود امشب قراره از خاطرات 6 ماه گذشتش برام بگه...
ﻗﺪﯾﻤﺎ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ که ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺩﺧﺘﺮﭘﺴﺮ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻥ
ﺍﻻﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﺑﻬﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻥ
********************
یه بار شیطون گولم زد، رفتم از جیب بابام ۲۵ تومن (۲۵ تا یه تومنی) ورداشتم
رفتم پفک اینا خریدم، عصرش عذاب وجدان گرفتم،
رفتم از کیف مامانم ۵۰ تومن ورداشتم گذاشتم تو جیب بابام
چندی قبل یک عکس از خانواده استاد معین رو براتون گذاشتم.اینبار عکسی از هر دو فرزند استاد معین رو میذارم.
لازم به ذکره که معین دو ازدواج ناموفق رو تجربه کرده.
یک ازدواج در سال ۱۳۶۸ با خانومی ایرانی در سن ۳۸ سالگی.طلاق در سال ۱۳۷۰.
نام فرزند پریچهر
ازدواج دوم در سال ۱۳۷۸.طلاق در سال ۱۳۸۲.
نام فرزند ستاره
از سمت راست: معین.پریچهر و ستاره
یارو توی اتوبوس هی میره صندلی شماره ۳ هی میره شماره ۱۵ بهش میگن چرا اینطوری میکنی
میگه : خیر نبینه اونی که گفت دوتا صندلی بگیر شب راحت بخوابی
پرستو صالحی بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون در صفحه فیس بوک خود نوشت:
«اگه نگم دق میکنم!!! همش میگن چرا کم کاری؟ چرا نیستی؟ چرا مثله سابق پر کار نیستی؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟
من چه میدونم! کدوم بازیگریه که دلش نخواد بازی کنه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد تو کارهای خوب ظاهر بشه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد با آدمهای حرفهای و درست درمون کار کنه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد دیده بشه؟
پرستو صالحی در ادامه نوشته است: «دور از جون تهیه کنندگان و کارگردانان و هنرمندان فرهیخته کشورم که هممون میدونیم چه کسانی هستند و چه کسانی نیستند و فقط ادعا و اداشو دارن،
به یک تهیه کننده سرشناسی از سره درد دل گفتم: دلم یه کار طولانی میخواد گفت: اونیام که بهت کار طولانی بده حال طولانی میخواد... به قول مرحوم شکیبایی: وای...
ولی من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسانهایی که بیدرخواست و نیاز و... فقط و فقط به کارشون فکر میکنن و بس و متاسفم از وجود کسانی که هنر پاک آریایی را رو با ناحیه 10 قدیم تهران اشتباه گرفتن...».
یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟میگن خوبم...تو خوبیی؟...
وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده راهشون رو کج میکنن از یه طرف دیگه میرن که اون نپره... تو رو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه, اذیتشون نکنین.
تنهاشون نزارین ؛ داغون میشن...
بابا! من نمیدونم این نافم رو چه جوری قیچی کردن که گود شده همش آشغال میره توش
با تشکر از جراحان محترم
می خواین ببینین یکی چقدر پشت کامپیوتر میشینه
زیر میز کامپیوترش رو نگاه کنید
به ازای هر گیگیلی دماغی که زیرش چسبونده ، یعنی یک ساعت نشسته !
این وصله ها به من نمی چسبه ها
*************************************************************
این دبستانى هایى که تو هفته ۳ روز تعطیلن ، اگه پس فردا بیان زِر زِر کنن که ما نسل سوخته ایم و اینا ، جورى با پشت دست بزنید تو دهنشون که دیگه نتونن بلند شن…!!
یکی صب که بیدار میشه اینجوری میره حموم
یکی هم اینجوری
همه آدمها با هم برابرند ، اما پولدارها محترم ترند. همه آدمها برابرند اما سیاه ها بدبخت ترند و سفیدها برترند البته تبعیضی در بین نیست . در کل همه آدمها با هم مساویند و بعضیها مساوی ترند !
دوستان عزیز، بنا به دلایلی مجبورم ازتون برای همیشه خداحافظی کنم.
آخرین حرفامو در ادامه مطلب تقدیم شما میکنم و امیدوارم که تا آخرش بخونید
ادامه مطلب ...از بیکاری قرص جوشان انداختم تو آکواریوم حالا ماهی ها دارن هلی کوپتری میزنن
یه همچین بیماری خطرناکی دارم من
گرونی چنان به مردم فشار اورده که به هرکی یه تعارف الکی میزنی شام تشریف داشته باشین سریع میرن زیر شلواری هاشون از تو ماشیناشون میارن
***********
من هنوز سر اون عیدی هایی که ازم میگرفتن و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون، با خونوادم درگیرم