رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

مامان بابا نیستن

قیافه پسر وقتی که دوس دخترش بهش میگه مامان بابام ۲روز میرن مسافرت 

 

یادش بخیــــــر

یادش بخیــــــر

یکی از متفکرانه ترین سرگرمی های دوران بچگیم , نصف کردن ویفر از مرز کــــِرِم دارش بود

شیخ و حوری

روزی شیخ به همراه چند تن از مریدان مایه دارش حوالی بلوار طالقانی مشغول دور دور بود. 

تیپ خفن شیخ باعث جلب توجه نسوان حاضر در محفل دور دور شده بود. 

به ناگه شیخ که کمی آب انگور نوش جان کرده بود و بالا بود چشم مبارکش به حوری ظریف اندامی افتاد،پس شیخ شیشه برقی اتومبیل مرید را پایین داد و چشمکی همچین تو دل برو به دختر همی زد... 

و دخترک خنده ملیحی به شیخ نثاره کرد! 

در کمال نا باوری شیخ از دادن نمره تلفن ...خویش اجتناب نمود! 

مریدان خشتک بر کف ماندند که یا شیخنا کار را آن کرد که تمام کرد! 

چه حکمتی در ندادن نمره تلفن بود؟ شیخ پاسخ داد همانا دختران آهن پرستند. 

او از برای ماشین مرید بر ما خنده زد که اگر فردا با پیکان خودمان او را بیرون ببریم تازه هویت واقعیش معلوم میشود! 

مریدان چو این سخن شنیدند نعره زنان از ماشین پیاده شده دست بر سر زنان و کلاغ پر کنان تا خیابان معلم رفته از 4 راه اول وارد خیابان 15 خرداد شدند و تا سه راهه 15 خرداد رفته  و دوباره به عقب برگشتندی و دوباره به بلوار طالقانی رسیدندی و در این حلقه تا ابد باقی ماندندی 

دوران ابتدایی

 ابتدایی که بودیم وایمیسادیم تو صف بعد ناظممون میومد می گفت یه جوری بگید مرگ بر امریکا تا صداتون برسه امریکا 

ما هم ابله فکر می کردیم امریکا کوچه بغلیه از ته جیگر داد میزدیم
ازهمین تریبون میگم اقای ناظم عمت خوبه ؟؟؟

سالاد شیرازی

گوجش از ورامینه، خیارش از مازندران، پیازش هم که از دماوند!
اونوقت اینا رو که خورد میکنی، میریزی تو کاسه میشه : سالاد شیرازی ..!

این چه موجودیه

خدا ابتدا زمین را آفرید سپس استراحت کرد بعد مرد را آفرید و باز استراحت کرد در آخر زن را آفرید که نه خودش بلکه نزاشت ما هم استراحت کنیم 

این چه موجودیه خودش میدونه.ما که سر در نیووردیم

جو گرفتگی

ه نظر من باید همونطور که برای ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی اسم گذاشتن برای جو گرفتگیو افه های بعضی از رفقا هم یه اسمی میذاشتن!  

مثلا : "چُسـوففف!"

حس نسبت به زندگی

یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس میکردیم میکشیدیم رو تخته فکر میکردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک میشد میدیدم چه گندی زدیم...!

الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم

من از...

من از کرست استفاده میکنم،شما چطور؟
.
.
.
.
.
.

. 

.
.
.
.
.

.
.
.
.
البته سیگنال هم خمیردندان خوبیه!!
خاک تو سر منحرفتون!!!

راننده بدبخت و گوز مامان

یکی از دوسام تعریف می کرد که: 

چند روز پیش تو تاکسی صندلی عقب نشسته بودم،یه خانومه با پسر۴ - ۵ ساله ش جلو نشسته بود. یهو پسره رو میکنه به مامانش میگه :مــامــان  مامان... یادته اونروز خونه ی دایی اینا گوزیــدی؟! 

مامانه بیچاره یه دفعه سرخ میشه ،میگه :مرســـی آقا! ما همین جا پیاده میشیم! 

راننده بدبخت هنوز کامل وانستاده بود،زنه درِ ماشینو با عجله باز میکنه، یه موتوری هم میاد میزنه درِ ماشینو سرویس میکنه! 

رانندهه پیاده میشه دو دستی میزنه تو سرش میگه:
خانـــــــــــــوم! گوزیدی که گوزیدی!  

منم میگــوزم! این آقام میگــوزه ! 

زدی ریـــــــــدی تو درِ ماشین ...! 

مارو میگی از خنده زمینو چنگ می زدیم!

انار

ﺗﻮﯼ ﺟﻤﻊ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻓﺴﻘﻠﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ: 

ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﻧـــارﻭ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﺪ؟؟؟ 

منم کاملا با کلاس ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺎ ﺩﻭﻥ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺪ میریزیم تو کاسه یا بشقاب نمک میزنیم ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ... 

ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﻩ ﺍﻩ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ... ﮐﺜﺎﻓﺘﯿﺪ ﻣﺎ ﺍﻧﺎﺭﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ﺳﯿﻔﻮﻥ ﻣﯿﮑﺸیم آب ببردش

ماشین حساب

یکی از حساس ترین لحظه ها توی امتحان اینه که وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات دارن از ماشین حساب استفاده میکنند... 

و تو نمیدونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن ..!

الله اکبر، الله اکبر

کلی ساکس و وی پی انو پروکسی بستم به کمرم میخوام انتحاری جفت پا برم تو نت 

 الله اکبر، الله اکبر.... 

کور شین

دستون فلج شه. 

انگشتاتون قط شه.  

تصادف کنین بمیرین. 

کور شین اگه بیاین نظر ندین عین... سرتو بندازین پایینو برین.

روز قیامت گوگل هم به حرف میاد

میگن تو روز قیامت گوگل هم به حرف میاد ... 

همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی ... 

کامنت های که با هدف خاصی گذاشتی ... 

پروفایل پیکچر هایی که به چشم خواهری / برادری نگاه کردی رو لو میده !!! 

آقا من متحول شدم !!!

آدم پیکان سوار شه

این روزا آدم پیکان سوار شه خیلی با کلاس تر از پرایده... 

بس که زیاد شده.

عکس دختر پسرا

وقتی دخترا دارن عکس میگیرن!!!          وقتی پسرا دارن عکس میگیرن!!! 

تخمه

هیچ لذتی مثل این نیست دو روز پیش تخمه خورده باشی امروز یکیشو رو فرش پیدا کنی 

غصنفر

 بعضی از جوکا ممکن قدیمی باشه.ولی خوندن دوبارش کیف میده 

*********************************************

به غضنفر میگن چرا ریش نداری؟ 

میگه به مامانم رفتم! 

***************************************

یارو تو مشهد بچش گم میشه نذر می کنه و میگه: 

یا امام رضا دستم به دامنت، بچم پیدا بشه، دیگه غلط کنم بیام مشهد

***************************************  

سه تا دیوونه رو میندازن تو یه اتاق دوتاشون می رقصن.  

یکیشون فقط نگاه می کرده.فکر میکنن خوب شده .ازش میپرسن چرا نمی رقصی؟  

میگه من دامادم.

یه سی سی خون

کاش میشد هر شب از خودم یه سی سی خون بگیریم بریزم تو یه نعلبکی بذارم کنار تخت! 

که این پشه ها بشینن عین بچه آدم بخورن دست از سرم بردارن

آرایش دخترا

یعنی اینقدی که بعضی دخترا به آرایششون میرسن
به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!

اصلن شاید هم شلیل میداد ...

رابطه مرد متاهل و منشی

مرد متاهل با منشی خود رابطه داشت. یک روز باهم به خانه منشی رفتند و تمام بعد از ظهر باهم بودند و از خستگی به خواب رفتند .

ساعت هشت شب مرد از خواب بیدار شد، به سرعت مشغول پوشیدن لباس شد و در همین حال از معشوقه اش خواست تا کفشهایش را بیرون ببرد و روی چمنهای باغچه بمالد تا کثیف به نظر برسد. 

بعد از پوشیدن کفشها به سرعت راهی خانه شد. 

در خانه همسرش باعصبانیت فریاد زد: تا حالا کجا بودی؟

مرد پاسخ داد: من نمی توانم به تو دروغ بگویم، من با منشیم رابطه دارم و ما تمام بعد از ظهر را باهم بودیم !!!

زن به کفشهای او نگاه کرد و گفت: دروغگوی پست فطرت من میدانم که تو تمام بعد از ظهر را مشغول بازی گلف بودی.

نتیجه اخلاقی :مردها همیشه راستگو هستند

دزدان

 

یعنی قیافه سربازه که ترک موتور نشسته از پهنا تو حلقم

جریمه دختربازی ( مزاحمت برای خانم ها ) در چین

 

تو چین هرکی مزاحم دخترا میشه ۱۲ ساعت باهاش اینکارو میکنن. 

 تصورش رو کنید اگه تو ایران هم اینکار بود همه رو درختا آویزون بودیم

آقا دیب داری؟

یارو زبونش می‌گرفته، میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب، دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه.

اون میآد می پرسه: چی می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟

یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه، نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره. فکر کنم بفهمه این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

برش داره بیارتش. می‌رن اون کارمنده رو یارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره.

کارمنه می گه: که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو میگه: آره،همونه.

کارمند میگه: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟

می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و میگه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد. آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه

من آخرش با یخچال ازدواج می کنم

من آخرش با یخچال ازدواج می کنم! 

وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی! 

وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی! 

وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی! 

داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی! … 

وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی! و… 

آخه موجود اینقدر سنگ صبور !!؟ 

اینقدر محترم؟

اینقدر با حوصله؟ 

اینقدر با شخصیت؟

ضرب المثل روسی

یه ضرب المثل روسی میگهilokso nok loobahg maziza  

یعنی تو برام عزیزترینی جالب اینکه اگه از آخر هم بخونیش همون معنی رو میده!!!

مهندس ایرانی

شهردار یکی از شهرهای دنیا تصمیم میگیره یه برج زیبا تو شهرشون بسازه. 

 برای این کار از سرتاسر دنیا از سه مهندس(یه مهندس چینی، یه مهندس آمریکایی و یه مهندس ایرانی) میخواد که بیان تا در مورد ساخت برج باهاشون صحبت کنه.

مهندس چینی میگه من این برج رو برات میسازم ولی قیمتش میشه 3 میلیون دلار.

1 میلیون هزینه کارگر و تجهیزات، 1.5 میلیون هزینه مواد اولیه و 500 هزار هم دستمزد خودم.  

شهردار با مهندس آمریکایی صبحت میکنه. مهندس آمریکایی میگه ساخت برج 5 میلیون هزینه داره؛ 2 میلیون کارگر و تجهیزات، 2 میلیون مواد اولیه و 1 میلیون هم خودم میگیرم.  

شهردار سراغ مهندس ایرانی میاد. مهندس ایرانی میگه ساخت این برج 9 میلیون هزینه برمیداره! 

شهردار با تعجب میپرسه، چطور ممکنه 9 میلیون هزینه داشته باشه؟ 

مهندس ایرانی میگه، 3 میلیون خودت برمیداری، 3 میلیون من برمیدارم، 3 میلیون هم میدیم به مهندس چینی که برج رو بسازه!!

گلابی ها

یه روز یه کامیون گلابی داشته توی جاده می رفته که یه دفعه می افته توی یه دست انداز، یکی از گلابی ها می افته وسط جاده، بر میگرده به کامیون نگاه میکنه و میگه: 

 گلابیها، گلابیها! 

گلابیها میگن: گلابی، گلابی!  

کامیون دورتر می شه، صداشون ضعیف تر می شه. 

گلابی میگه: گلابیها، گلابیها! 

گلابیها می گن: گلابی، گلابی!  

باز کامیون دورتر میشه، گلابی میگه: گلابیها، گلابیها! 

اما صدای گلابی دیگه به گلابیها... نمیرسه! 

گلابیها موبایل راننده رو می گیرن و زنگ میزن به موبایل گلابی، اما چه فایده که گلابی ایرانسل داشته و توی جاده آنتن نمیداده! 

گلابی یه نفر رو پیدا میکنه که موبایل دولتی داشته، زنگ میزنه به راننده و می گه: گوشی رو بده به گلابیها، وقتی که گلابیها گوشی رو می گیرن. 

گلابی میگه: گلابیها، گلابی ها! 

گلابی ها می گن: گلابی، گلابی!
هنوزم دوست داری ادامه بدی؟ 

عجب اشتیاقی بابا... 

بدون شره

بدون شره 

ضد حال یعنی که

ضد حال یعنی که

دست تو دماغت بکنی بعد ببری زیرِ میز

بعد دست بخوره به محتویات دیروز! 

روسری لامسسسسسسسب

فیلم جنگی ایرونی نشون میدن؛ ذلذله میاد ، سیل میاد، توفان میاد، بمباران میشه، خانومه خونین و مالین از زیر آوار میاد بیرون، ولی این روسریش لامصب تکون نمیخوره!  

این روســــری رو با تیر آهن جوش دادن به سرش لامسسسسسسسبا

موقع عصبانیت

موقع عصبانیت 10ثانیه صبر کنید
یه لیوان آب هم بخورین
حتما فحشهای بهتری یادتون میاد 

پیش دانشگاهی بودم

پیش دانشگاهی بودم یه دبیر داشتیم به اسم آقای ابراهیمی

بغل دستیم اسمش میثم بود و خیلی درسش خوب بود، یه روز سر کلاس آقای ابراهیمی بودیم که از دفتر اومدن گفتن میثم تو منطقه رتبه آورده و ازین حرفا، منم آروم به میثم گفتم الان تو کو... عروسیه آره ؟ 

میثم حواسش نبود بلند گفت: آره تو هم دعوتی. 

 یهو آقای ابراهیمی از همه جا بی خبر میگه ما هم دعوتیم ؟

بابای گوگولییییی

یکی از بچه ها میگف: 

دوس دخترم عکس بابام رو تو گوشیم دیده, میگه:  

واای عسیسم ، چقد بابات گوگولیه.. من عاشقش شدم...! 

یعنی شرم و حیا رو قورت داده یه آبم روش, 

 به بابام جریانُ گفتم؛

حالا شبی  با زبون بی زبونی گیر داده میگه : بابا بیا یه چَنتا عکس ازم بگیر!خیلی وقته عکس ندارم

دوست خوب به اینا میگن

آقا یه شب خونه نمیره. 

و فردای اون شب در بازگشت به خونه خانوم از آقا سوال می کنه که دیشب کجا بودی ؟ 

آقا بلافاصله جواب می ده که : خب، پیش یکی از دوستام بودم !!! 

و خانوم بلافاصله به 10 تا از بهترین دوستای آقا زنگ می زنه و می گه که :

آیا آقا دیشب پیش اونا بوده یا خیر ؟ 

۸تا از دوستای آقا می گن که آره !!!!! آقا دیشب پیش ما بوده و 2 تا هم می گن که هنوز 

هم پیش ماست ولی خوابیده ، بیدار شد میگم زنگ بزنه ! 

به همین راحتی می تونین نتیجه بگیرین که دوستان مرد خیلی قابل اعتماد هستن و همیشه می شه روشون حساب کرد!!!!!

عید رو که رد می‌کنیم

عید رو که رد می‌کنیم، اول پشه میاد! 

بعد مگس میاد!  

بعد از این مورچه بالدارها میاد! 

بعد سوسک میاد! بعد سوسک ‌بالدار میاد! 

بعد مارمولک میاد! 

یعنی می‌ترسم همینجوری پیش بره، طرفای مرداد اژدها بیاد!!

اژدها بیاد سوسک بالدار نیاد فقط !!!

توالت محل کارم،

امروز تو توالت محل کارم، دقیقن تو اون سولاخش یه بطری آب معدنی بود .. 

نمیدونم چجوری اونو خورده بودن، ولی قطعن ریدنش خیلی سخت بوده

نحوه انتخاب کردن دختر

نحوه انتخاب کردن دختر توسط بعضی از پسرایی که اولش موشکل پسند هستن