-
مدادرنگی ۲۴رنگ
یکشنبه 2 بهمن 1390 14:23
داشتیم با بابام وسایل انباری رو مرتب میکردیم یه دفعه بابام یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد نگاش کرد و زد زیر خنده!!! گفت: میدونی این چیه؟ اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰ شد بدم بهت حیف واقعا!!! خاک تو سر
-
سانسور بی سابقه یک سریال تلویزیونی
شنبه 1 بهمن 1390 22:36
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اعتدال مجموعه تلویزیونی تا ثریا که تاکنون انتقاد های مختلفی را از طیف های مختلف بر خود حمل نموده است ، قرار بود وارد قسمت های جنجالی شود که با دخالت مدیران عالی صدا و سیما ، سانسور شده و مسیر آن به کلی عوض شد و به پایان رسید قسمت های حذف شده این سریال ، شامل بارداری «ثریا» از «سرهنگ» و...
-
درگذشت بازیگر جوان سریال "خط قرمز"
شنبه 1 بهمن 1390 22:36
ساناز کیهان بازیگر نقش مقابل شهرام حقیقتدوست در سریال "خط قرمز" پس از تصادفی که مقابل حسینیه ارشاد رخ داد، درگذشت. این اتفاق در اثر برخورد خودروی وی با یک درخت رخ داد. زندهیاد کیهان موقع تصادف مرگبار همراه دوستانش در اتومبیل بود.
-
سلام.مادر عزیز
شنبه 1 بهمن 1390 20:42
-
حدس میزدم خوشتون بیاد!
شنبه 1 بهمن 1390 20:42
غضنفر تو اتوبوس میگوزه همه میخندن٬ میگه: حدس میزدم خوشتون بیاد ! ******************************* یه خانومه با کلاس تو اتوبوس میگوزه غضنفر میشنوه.خانومه یه تراول در میاره میده به غضنفر میگه بگو خودت بودی. غضنفر پا میشه میگه: خانومها و آقایون تا تهران این خانوم هرچی گوزید گردن من
-
دسته بیل
شنبه 1 بهمن 1390 20:42
-
موتوریه
پنجشنبه 29 دی 1390 20:16
امروز موتوریه جلو پامون خورد زمین رفتیم بالا سرش ... بعد از چن دقیقه که به خودش اومد یه چیزایی با ناله و بغض زمزمه می کرد ، گوشمو بردم نزدیک دیدم میگه بنزین ۷۰۰ ی زده بودم ، همش ریخت زمین !!!! بمیرم براش ....!!!!!!
-
جدایی نادر از سیمین چه شد
سهشنبه 27 دی 1390 18:38
تبریک به جامعه ایرانی در ادامه هموطن دیگری در دنیا باعث افتخار نام ایرانی شد. اصغر فرهادی کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین ، جایزه بهترین فیلم خارجی گلدن گلاب را از آن خود کرد. این اولین بار بود که نام کشور ایران در سالن هتل هیلتون لس آنجلس ، طنین انداز شد. کسی که جایزه را به دست کارگردان پر افتخار سینمای ایران داد ،...
-
جلسه امتحان
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
سر جلسه امتحان نشستی هرچی تو کلته رو برگه خالی میکنی آخرش نصف صفحه هم پر نمیشه ! بعد یه نفر بلند میشه میگه آقا یه برگه دیگه بدین جا ندارم ... اون لحظه میخوای صندلی رو از پهنا بکنی تو حلقش... **************************** ظهر رسیدم خونه هیچکس خونه نبود ناهارم نداشتیم زنگ زدم به بابام میگم ناهار چیه؟ میگه گوشت. گذاشتم...
-
فرم درخواست رسمی جهت ورود به ایمیل شخصی
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
فرم درخواست رسمی جهت ورود به ایمیل شخصی بعد از ملی شدن اینترنت بسمه تعالی اینجانب ......... فرزند ......... متولد ......... بهشماره ملی ......... ش.ش ......... ت.ت ......... خواهان ورود به پست الکترونیک ......... با رمز ......... جهت انجام ......... میباشم. مستدعی است اقدامات لازم را مبذول فرمایید . و من الله توفیق
-
تفریحات روزانه
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
یکی میگفت: از تفریحات روزانه ام اینه که : تو اتوبوس یا مترو یهو از جام بلند میشم ملت که هجوم میارن به سمت صندلی خالی از جیبم موبایلم رو در میارم دوباره میشینم
-
تاثیر آرایشگاااا
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
فقط یه آرایشگر زنِ ایرانی میتونه درآمدی معادل یک فوق تخصص جراحی رو داشته باشه
-
اصن تو چه میفهمی عشق یعنی چی
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
مادر : داری چیکار میکنی پسرم ؟ پسر بچه 5 ساله : دارم واسه دوست دخترم نامه مینویسم مادر : ولی تو که هنوز خوندن و نوشتن بلد نیستی پسر بچه 5 ساله : اونم بلد نیست بخونه ، اصن تو چه میفهمی عشق یعنی چی ؟ **************************
-
دخترها بدانند
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
دخترها بدانند هر وقت با جمله : " من تو رو برای سکس نمی خوام " مواجه شدن فرار را بر قرار ترجیح دهند که انسانها اگر به چیزی فکر نکنند آن را بر زبان نمی آورند ..
-
چطوری شلوارشون نمیوفته ؟؟؟؟؟
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
من همیشه برام سوال بود که چطوری شلوارشون نمیوفته ، الان مسئله کاملا برام روشن شد
-
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ
سهشنبه 27 دی 1390 18:37
ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﺷﻮﻧﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺯﺩ ﭼﻮﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖﺍﺯﺵ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﭙﺮﺳﻪ … ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺟﯿﻎ ﺯﺩ، ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ… ﻧﺰﺩﯾﮏﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ… ﺍﺯ ﺟﺪﻭﻝ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﺎﻻ… ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﭗ ﮐﻨﻪ… ﺍﻣﺎﮐﻨﺎﺭ ﯾﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺗﻮﯼ ﭘﯿﺎﺩ ﻩ ﺭﻭ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ … ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺭﺩﻭ ﺑﺪﻝ ﻧﺸﺪ… ﺳﮑﻮﺕ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺣﮑﻢ ﻓﺮﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ...
-
رنجنامه یک جوان 15 ساله
سهشنبه 27 دی 1390 18:36
وقتی یه صحنه ماچ و بوسه از کانالهای ماهواره ای پخش میشه همه اعضای خونواده چهار چشمی منو نیگا میکنن ، انگار که من دارم اون صحنه رو بازی میکنم
-
پسرای عزیز...
سهشنبه 27 دی 1390 18:36
پسرای عزیز، وقتی یه دختر میگه "سردمه" ، جواب ندین "منم همینطور " !! بفهمین یه کم تازه زیپ کاپشن خودشونو میکشن بالاتر در این موقع یا باید بغل کنید یا کاپشن مبارکتون رو بندازید رو دوش خانم
-
یاس...
یکشنبه 25 دی 1390 22:08
درحضور خارها هم میشود یک یاس بود در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود میشود حتی برای دیدن پروانه ها شیشه های مات یک متروکه را الماس بود کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
-
واسه پسرعمهی بزرگم رفتیم خواستگاری
یکشنبه 25 دی 1390 22:08
یکی میگفت واسه پسرعمهی بزرگم رفتیم خواستگاری دختره با یه تیریپ بسیار فجیعی که اصلا در خاندان ما رسم نبود خیلی انتحاری در همون ابتدا اومد زارت نشست پیش پسرعمهم، بابام آروم بهم گفت اینا با هم دوست بودن؟ من گفتم نه حاجی، این حرفا چیه! بعد از چند دقیقه یهو پسر عمه من کله رو انداخت پایین رفت از سالن بیرون، وقتی برگشت پدر...
-
اونایی که ده دقیقه ی پایانی امتحانا همینجوری میشن
یکشنبه 25 دی 1390 22:07
-
خودکار یه دانشجو بعد از جلسه امتحان پر استرس !
شنبه 17 دی 1390 16:31
خودکار یه دانشجو بعد از جلسه امتحان پر استرس ! میشه انقد نپرسین کی؟ یکی بوده حالا.
-
رانندگی تو جاده
چهارشنبه 14 دی 1390 16:00
مشـــغول رانندگی تو جاده ام از فاصله دور پلـــیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه ! خیلی آدمای با محبتی هستــن ! چطوری از این فاصله منو شــــناختن !؟ یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد! با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده !! چراغ میزنم و با حرکت دست به ابراز علاقه شون جـــواب میدم ! دفترچه و خودکار تو دستشه ؛...
-
کدام یک درست میگویند؟
چهارشنبه 14 دی 1390 16:00
کدام یک درست میگویند؟
-
سوسن خانوم
پنجشنبه 8 دی 1390 16:26
یارو مداحه اوومده بود تو محله داشت سوسن خانم رو اجرا می کرد: حرم طلا امام حسین می میرم برات میخوام بیام دم حرمتون ... ... ... دس بزنم به ضریحتون! ملت نمیدونستن باید سینه بزنن یا قر بدن؟! به قول برو بکس ادامه شعر هم باید اینطوری بوده باشه : شدم عاشق شمشیرتون میخوام بیام در رکابتون حالا میخوام بیام جنگ بکنم ، نگو نه ،...
-
خیابان تبریز در مرکز شهر مودستو در ایالت کالیفرنیای آمریکا
پنجشنبه 8 دی 1390 16:26
خیابان تبریز در مرکز شهر مودستو در ایالت کالیفرنیای آمریکا واقع است. این خیابان از جمله خیابان هایی است که ویلاهای گران قیمت آن مشهور است
-
برو تا بابام نیومده!!!
پنجشنبه 8 دی 1390 16:26
-
حوصله
پنجشنبه 8 دی 1390 16:26
یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم. شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا.. میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد.
-
چقدر ﺳﺨﺘﻪ
سهشنبه 6 دی 1390 19:12
چقدر ﺳﺨﺘﻪ یکی از اقوامت یا دوستات فوت ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺑﺎﺷﻪ.ﺫﺧﻴﺮﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ. ﺑﻌﺪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﯽ، اتفاقی ﺷﻤﺎﺭشﺑﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮی چشمت.. لحظه سختیه... سلامتی همه ی دوستا سلامتی همه اونایی که دوسشون داشتی ولی الان نیستن. شادی روح همه اونایی که میدونی دیگه هیچ وقت نمیتونی بهشون زنگ بزنی... ولی دلت نمیاد...
-
خجالت زده...
سهشنبه 6 دی 1390 19:11
تو یکی از جاده های شمال بودم، یه دفه یه گاو پرید وسط جاده منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره ، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه ، یه جوری نگام میکرد انگار منتظر بود پیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم ، یعنی درگیر جذبش شده بودم ، بعد دو سه دیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا...