رو به فردا RO be FARDA

عکساتون دستم رسید.

سلام.خوبین.خوش میگذره

..............................

عکساتون دستم رسید.

منتظر ایمیلهای شما از سفرتون هستم.

مرسی

امین شنبه 3 فروردین 1392 ساعت 10:20

4 نظر

ما که تا امــروز از کسی بدی ندیدیم ولی اگرم کسانی بودن که تو سال ٩١ ناراحتمون کردن ، اذیتمون کردن ، قلبمونو شــکوندن و... روبخشــــــــــــیدیم...!
امیدوارم اگه خواسته یا ناخواسته کسی رو ناراحت کردم ،اذیـــت کردم.بی ادبی کردم تو پستام شما هم مـارو بــبــخشید

جز آوردن خنده رو لبای زیباتون قصدی نداشتم و نخواهم داشت

اگه گذشت آدمو کوچیک میکرد خدا اینقد بزرگــــــــ نبود

.............................................................................................................

مهم نیست که قفلها دست کیه.

مهم اینه که کلیدها دست خداست.

ازته دل دعا میکنم که در این روزهای آخر سال ، شاه کلید تمام قفلها رو ازخداوند عیدی بگیرین

سال نوی همتون مبارک

امین

29 اسفند 1391

امین سه‌شنبه 29 اسفند 1391 ساعت 22:05

10 نظر

یه آمین از ته دلت بگو ...

بیاین این روزها که دم عیدیه دعا کنیم هیچ پدرومادری غمگین نباشه بخاطر مریضی بچش غصه دار نباشه
یه آمین از ته دلت بگو ...

امین سه‌شنبه 29 اسفند 1391 ساعت 22:05

3 نظر

12ماه گذشت...

12ماه گذشت...
بعضیا دلشون شکست...
بعضیا دل شکوندن...
خیلیا عاشق شدن...
خیلیا تنها...
خیلیا از بینمون رفتن..
خیلیا بینمون اومدن..
گریه کردیم و خندیدیم..
زندگی برخلاف ارزوهامون گذشت...ساعاتی بیشتر نمونده از اون همه خاطره..
ارزو دارم نوروزی که پیش رو دارین؛آغاز روز هایی باشه که آرزو دارین...

امین سه‌شنبه 29 اسفند 1391 ساعت 22:05

1 نظر

انتخاب بهترین سفره هفت سین

مسابقه

...............

از امسال میخام یه مسابقه بذارم

......................

انتخاب بهترین سفره هفت سین

.........................

امیدوارم بتونین سفره قشنگی رو بچنین.و این سنت قشنگ و جهانی ایرانیا رو به بهترین شکل چیدمان کنین.

.............................................................

عکساتون رو به آدرس میلم بفرستین(حجمش اگه مقدوره کم کنین)

aa.6262@yahoo.com

...............................................................................

مرسییییییییییی

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:19

2 نظر

خــــــــــــدای من!

خــــــــــــدای من !

نه آن قدر پاکم که کمکــــم کنی و نه آن قدر بدم که رهـــایم کنی …
میــــــــان این دو گمم!
هم خــــود را و هم تــــــو را آزار میدهم…
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنـــــــــی باشم که تو خواستی...

و هــــــرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهـــــــایم کنی…

آنقدر بــی تو تنهــــــا هستم که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ”
خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت رهـــایم نکن...

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:19

3 نظر

سوتی رو گرفتی؟؟

سوتی رو گرفتی؟؟

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:19

7 نظر

همینی که هست

در سال 1391 وقت های زیادی بودند که من اذیتتون کردم مزاحمتون شدم ناراحتتون کردم. اعصابتونو خرد کردم. بعضی وقتا پستای چرت و پرت گذاشتم . . . . . . .

اما امروز فقط می خوام بگم که:
در سال 1392 بازم همین بساطه می خوام این کارها رو تکرار کنم حالا خود دانی!همینی که هست!

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:19

2 نظر

دستگیری سه تن از اراذل و اوباشِ دختر

دستگیری سه تن از اراذل و اوباشِ استانِ یزد که برای پسرها، ایجادِ مزاحمت میکردن :))))

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:19

4 نظر

کصافطااااااااا

فروردین :کصافط
اردیبهشت:کصافط
خرداد:کصافط
تیر:کصافط
مرداد:کصافط
شهریور :کصافط
مهر:جذاب . خوش تیپ .مهربان . با معرفت
ابان:کصافط
اذر:کصافط
دی:کصافط
بهمن:کصافط
اسفند:کصافط....
عمه مریضه مراعات کنید.

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:19

4 نظر

دوست پدرم

دیروز تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته،به روی خودم نیاوردم که دیدمش.

5 دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه گفت:

آقا 2 نفر حساب کنین لطفا!

من بسی خجالت زده دستشو گرفتم و کلی باهاش کشتی گرفتم که:
تورو خدا شرمنده نکنین! آخه این چه کاریه و این حرفا...
بعد اینکه پولو داد دوباره یک کرایه دیگه هم حساب کرد و گفت:
این هم مال این آقا !

تازه فهمیدم دفعه ی اول کرایه ی خودش و پسرش رو حساب کرده بود

امین دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 19:18

2 نظر

لیاقت

لیاقتت همون گوسفندایی هستن که شبا میشمری تــــا خوابت ببره. نـــــــــه شب بخیری که من هـــر شب بهت میگفتم...!!!

امین شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 20:48

5 نظر

مراسم زیارت عاشورا تو مدرسه

من یه روز تو مراسم زیارت عاشورا بودم تو مدرسه. در حال گریه و زاری. که دیدم یه جعبه شیرینی دست به دست میچرخه.

به من که رسید منم تو حال معنوی بودم گفتم آقا نمیخورم.

یارو گفت بردار. تو همون گریه و زاری گفتم نمیخورم که یهو همه زدن زیر خنده.

اونجا بود که دیدم تو جعبه ی شیرینی، مُهر واسه سجده بوده !

هنوزم یادم میفته میخندم

امین شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 20:48

5 نظر

قیافه دخترا وقتی واسه خواهرشون خواستگار میاد

قیافه دخترا وقتی واسه خواهرشون خواستگار میاد

امین شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 20:48

6 نظر

بزرگترین خیانت به این مملکت

بزرگترین خیانت رو به این مملکت معمارایی کردن که مستراب رو از حیاط منتقل کردن توی خونه که آدم واسه یه گوز اینقد شرمنده اطرافیان نشه

.....................

رفیقم تعریف میکرد یه بار مهمونی داشتیم کلی جلوی خودمو گرفتم بی صدا برینم آخرش نشد.

فرتو فرت میگوزیدم بعدشم میخندیدم.

از دستشویی که اومدم بیرون دیدم بابام داره با نگاهش بهم میگه پدرسگ میگوزی بگوز دیگه چرا میخندی آبرومونو بردی.

امین شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 20:48

2 نظر

فیلم جنگی خفن غضنفر با دوست دخترش

غضنفر با دوست دخترش فیلم جنگی خفن میدیدن غضنفر سینه خیز میره تلویزیونو خاموش کنه برمیگرده میبینه دوست دخترش تیر خورده مرده !

امین شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 20:48

1 نظر

قابل توجه منیژه و مهدیه

قابل توجه منیژه و مهدیه:

منیژه جون و مهدیه جون من دوس دختر ندارم.انقد نگین 50 تا دوس دختر داری.

خخخخخخخخخ

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 23:42

8 نظر

میخاین لیستون بزنه؟؟

میخاین لیستون بزنه؟؟
خخخخ

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

6 نظر

انتخاب بهترین سفره هفت سین

مسابقه

...............

از امسال میخام یه مسابقه بذارم

......................

انتخاب بهترین سفره هفت سین

.........................

امیدوارم بتونین سفره قشنگی رو بچنین.و این سنت قشنگ و جهانی ایرانیا رو به بهترین شکل چیدمان کنین.

.............................................................

عکساتون رو به آدرس میلم بفرستین(حجمش اگه مقدوره کم کنین)

aa.6262@yahoo.com

...............................................................................

مرسییییییییییی

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

2 نظر

متاسف شدم وقتی...

متاسف شدم وقتی...
مردی مـُـرد هنگامی که زنش را ، در حال خیانت دید
متاسف شدم وقتی ، زنی ، شوهرش را دوست نداشت ، اما بچه دار شد
متاسف شدم وقتی ، زنی ، شوهرش را دوست نداشت ، ولی به خاطر بچه هایش ماند
متاسف شدم وقتی ،پسری، معشوقش را به خاطر پول ، از دست داد
متاسف شدم وقتی ، مردی ، ناموسش را ، به خاطر مواد، به حراج گذاشت
متاسف شدم وقتی ، جوانی ، ایمانش را بخاطره پول ، از دست داد...

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

5 نظر

قیافه دخترا وقتی باباشون بهشون پول میده برن خرید

قیافه دخترا وقتی باباشون بهشون پول میده برن خرید

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

6 نظر

غریبه ، کیستی

ای که مدتهاست با من نیستی ، من همانم که با من زیستی ، رنجهایم را شنیدی باز هم ، عاقبت گفتی ، غریبه ، کیستی ؟

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

3 نظر

نامرد چه دست فرمونی داشت

اکبـــــر داشت هی تف میکرد و زیر لب دری وری میگفت:
بهش گفتن چی شده؟
میگه: توی کوچه 6 متری یه تریلی داشت عقب و جلو میکرد دور بزنه، بهش گفتم آقا نمیشه.
گفت اگه شد چی؟
گفتم برین تو دهنم
هیچی دیگه،نامرد چه دست فرمونی داشت!!

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

2 نظر

سن و سالو رو فراموش کنید

سن و سالو رو فراموش کنیداز زندگی لذت ببرید!!

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

2 نظر

چه قدر حقیرند مردمانی که...

چه قدر حقیرند مردمانی که نه جرات دوست داشتن دارند و اراده دوست داشتن ، نه لیاقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن ، با این حال مدام شعر عاشقانه می خوانند ...

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

2 نظر

تاپ پوشیدن یکی از آشناها

یکی از اقوام تاپ پوشیده که مثلا واسه شوهرش عشوه بیاد.

بعد از دو ساعت تلاش بی وقفه....

شوهرش میگه تو سردت نیست اینجا لخت نشستی.؟

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

3 نظر

عمرا اگه ترسیده باشه

عمرا اگه ترسیده باشه
خخخخ

امین جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 11:05

2 نظر

مسابقه

مسابقه

...............

از امسال میخام یه مسابقه بذارم

......................

انتخاب بهترین سفره هفت سین

.........................

امیدوارم بتونین سفره قشنگی رو بچنین.و این سنت قشنگ و جهانی ایرانیا رو به بهترین شکل چیدمان کنین.

.............................................................

عکساتون رو به آدرس میلم بفرستین(حجمش اگه مقدوره کم کنین)

aa.6262@yahoo.com

...............................................................................

مرسییییییییییی

امین چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت 20:14

7 نظر

عشق دروغ

شیشه نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …
کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت !

امین چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت 19:04

5 نظر

دخترا قبل و بعد از عروسی

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 21:37

5 نظر

کیا اینو وقتی دبستانی بودن می خوندن؟؟؟

کیا اینو وقتی دبستانی بودن می خوندن؟؟؟
اولیا شلخته
دومیا پا تخته
سومیا رئیسن
چارمیا پلیسن
پنجمیا لیسانسه، یه سره میرن فرانسه

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 21:37

4 نظر

چهل نفر هر روز بدون غیبیت

یکی از بچه ها میگفت:یه دختره هست تو کلاسمون.....

به خاطرش , چهل نفر هر روز بدون غیبیت و کاملا سرحال سر کلاس حاضرن

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 21:37

1 نظر

امسال وقتی پسته بخورم

امسال وقتی پسته بخورم و به قیمتش فکر کنم،یه همچین حسی بهم دست میده...!!!

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 21:37

2 نظر

تنها یــــک کلمه از زندگی

تـمام چیزی که باید از زندگی آموخت . . . تنها یــــک کلمه است !

"میگذرد" ولی دق می دهد تـــــا بگــــــــــــذرد

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

2 نظر

چطورین

سلاممممممممممممممم

چطورینننننننن

خوبیننن؟؟

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

2 نظر

دستفروش

دستفروشه تو خیابون جمهوری کتاب "چگونه ثروتمند شوید" رو می فروخت. بهش گفتم چرا خودت این کتاب رو نخوندی؟

گفت برو داداش مشتری نیستی زر نزن

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

1 نظر

کیک تولد همسر

مردی برای تولد همسرش به شیرینی فروشی محل تلفن میزنه تا کیک تولد همسرشو سفارش بده.

فروشنده میپرسه که چه پیغام تبریکی روی کیک بنویسه؟
مردفکر میکنه میگه بنویسید: با اینکه داری پیرتر میشی ولی هر روز
بهتر میشی.
فروشنده میپرسه چه جوری این پیغام رو بنویسه؟.
مرد میگه: خب "با اینکه داری پیرتر میشی" در بالا "ولی هر روز بهتر
میشی "در پایین".
مهمانی شروع میشه، پاسی از شب گذشته بود که کیک ارسال شد .
در جعبه کیک که باز شد مهمونا شوکه شدند ،چون روی کیک نوشته شده
بود:
با اینکه داری پیرتر میشی در بالا ، ولی هر روز بهتر میشی در پایین ! :

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

1 نظر

پدسگ

اوفففففففف

پدسگ ببین بزرگ شه چی میــــــــــــــــــــــــــــــــشه

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

1 نظر

ترانه بسیار زیبای پویا بیاتی با نام بگو سیب

بگو سیب

دانلود این ترانه باحال

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

1 نظر

این عزیزای دلم

بعضیا هستن که همیشه هر چیزی که من می نویسم رو چه خوب باشه چه بد,نظر میدن :)))
آره,این عزیزای دلمو می گم :)))
دوست دارم اینا رو از مانیتور بکشونم بیرون دو تا لپشونو بکشم,اونقدر بکشم که اشکشون در بیاد :|
بعد موهاشونو بگیرم بکشمشون رو زمین :|بعد بندازمشون رو تخت,اونقدر با بالش بزنم توو سرشون که گیج بشن:|
بعــــــد یه پارچ آب یــــخ بریزم توو صورتشون :|
بعد دوباره لپاشونو چنان بکشم که از هوش برن :|
کمربند رو بکشم
اونقدر بزنم که به هوش بیان :|
چند تاکشیده نر وماده بزنم که لبشون خونین مال بشه :|
بعد با چماق اونقدر بزنم که نیمه جون بشن :|
خلاصه خاک شیر بشن :|
از دوست داشتنه هااااا

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 20:27

3 نظر

دخترا وقتی که از خواب بلند میشن :))))

دخترا وقتی که از خواب بلند میشن

ناموسن نگین نه

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 00:37

3 نظر

زبان

امین سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 00:37

1 نظر

از کدوم جمله متنفری

از کدوم جمله متنفری :
1.هر جور راحتی
.2اصن ب من چه
.3من لیاقت تورو ندارم
.4خوش اومدی
.5اونش ب خودم مربوطه
.6باش حق با توعه
.7برام مهم نیست
8.مشکل خودته
.9خودت بگو...