**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**
**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**
از بچه ها ترقه گرفتم تو کوچه ترقه زدم ، از شانسه من پیر زنه دمِ در وایساده بود بود هفت جد آبادم و نفـرین کــرد 
(فک کنم جیششو زده باشه)
ﺩﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﻧﻮﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺮﻗﻪ ﺯﺩ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺑﻤﺐ ﻫﯿﺪﺭﻭﮊﻧﯽ !

ﭘﯿﺮﺯﻧﻪمیگه : ﻗﺮﺑﻮﻥ ﻗﺪ ﻭ ﺑﺎﻻﺕ برم الهی ﻣﺎﺩﺭ. ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺵ 



امین
دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 17:59