دیشب خونه یکی از آشناها بودیم.سحری موندم.وقت سحری دو دقیقه مونده به اذان پاشدم رفتم دسشویی موقع اذان آشنامون اومد تند تند کوبید به در دسشویی گفت نخوریا اذونه...
من :|