دیشب نشسته بودم تو تاکسی رادیو خاموش بود، یه دختره سوار شد چهارراه بعدیش پیاده شد،یه پیرمرده هم سوار شد دو تا چهارراه اونورتر پیاده شد.... ......
هیچی دیگه اتفاق خواستی نیفتاد منم پیاده شدم رفتم خونمون