با توجه به اخبار پخش شده بر روی سایت های خبری سراسر جهان دیشب ۱۶ خرداد راس ساعت 11:30 دقیقه به وقت ایران ، به مدت ۱۵ دقیقه، لوگوی پپسی کولا بر روی ماه باید قرار میگرفت که این تبلیغ برای ایران و خاور میانه طبق گفته های سایت های خبری وضوح دید کامل را باید دارا می بود .
اما متاسفانه هنوز دلیل نیفتادن یا اینکه آیا این خبر واقعی بوده یا خیر مشخص نشده است
منو چن تا از بچه ها رفتیم پارک.خیلیا واسا بودن آسمونو میدیدن.شلوغ بود.ولی هرچی واسادیم خبری نشد.
یا این جریان الکی بود که اصلن فک نکنم همچین چیزی باشه یا اینکه تو ایران ندیدیم.حداقل تو شهره خودمون.خلاصه اگه کسی دیده اینجا خبرشو بده.
من از کرست استفاده میکنم،شما چطور؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
البته سیگنال هم خمیردندان خوبیه!!
خاک تو سر منحرفتون!!!
یکی از دوسام تعریف می کرد که:
چند روز پیش تو تاکسی صندلی عقب نشسته بودم،یه خانومه با پسر۴ - ۵ ساله ش جلو نشسته بود. یهو پسره رو میکنه به مامانش میگه :مــامــان مامان... یادته اونروز خونه ی دایی اینا گوزیــدی؟!
مامانه بیچاره یه دفعه سرخ میشه ،میگه :مرســـی آقا! ما همین جا پیاده میشیم!
راننده بدبخت هنوز کامل وانستاده بود،زنه درِ ماشینو با عجله باز میکنه، یه موتوری هم میاد میزنه درِ ماشینو سرویس میکنه!
رانندهه پیاده میشه دو دستی میزنه تو سرش میگه:
خانـــــــــــــوم! گوزیدی که گوزیدی!
منم میگــوزم! این آقام میگــوزه !
زدی ریـــــــــدی تو درِ ماشین ...!
مارو میگی از خنده زمینو چنگ می زدیم!
ﺗﻮﯼ ﺟﻤﻊ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻓﺴﻘﻠﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﻧـــارﻭ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﺪ؟؟؟
منم کاملا با کلاس ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺎ ﺩﻭﻥ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺪ میریزیم تو کاسه یا بشقاب نمک میزنیم ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ...
ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﻩ ﺍﻩ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ... ﮐﺜﺎﻓﺘﯿﺪ ﻣﺎ ﺍﻧﺎﺭﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ﺳﯿﻔﻮﻥ ﻣﯿﮑﺸیم آب ببردش
یکی از حساس ترین لحظه ها توی امتحان اینه که وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات دارن از ماشین حساب استفاده میکنند...
و تو نمیدونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن ..!
کلی ساکس و وی پی انو پروکسی بستم به کمرم میخوام انتحاری جفت پا برم تو نت
الله اکبر، الله اکبر....
دستون فلج شه.
انگشتاتون قط شه.
تصادف کنین بمیرین.
کور شین اگه بیاین نظر ندین عین... سرتو بندازین پایینو برین.
میگن تو روز قیامت گوگل هم به حرف میاد ...
همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی ...
کامنت های که با هدف خاصی گذاشتی ...
پروفایل پیکچر هایی که به چشم خواهری / برادری نگاه کردی رو لو میده !!!
آقا من متحول شدم !!!
وقتی دخترا دارن عکس میگیرن!!! وقتی پسرا دارن عکس میگیرن!!!
ای نام زیبایت همیشه اعتبارم.
خدمت به تو در همه حال هست افتخارم.
پدرجان باش و با بودنت باعث بودن من باش.
مهربان ترین بابای دنیا...
ای همدم تنهایهایم...
صادقانه دوستت دارم و هزاران شاخه گل شقایق تقدیمت می کنم
............................................
خداوند همه پدرانی که در این دنیا نیستند را بیامرزد .
روز پدر مبارک
بعضی از جوکا ممکن قدیمی باشه.ولی خوندن دوبارش کیف میده
*********************************************
به غضنفر میگن چرا ریش نداری؟
میگه به مامانم رفتم!
***************************************
یارو تو مشهد بچش گم میشه نذر می کنه و میگه:
یا امام رضا دستم به دامنت، بچم پیدا بشه، دیگه غلط کنم بیام مشهد
***************************************
سه تا دیوونه رو میندازن تو یه اتاق دوتاشون می رقصن.
یکیشون فقط نگاه می کرده.فکر میکنن خوب شده .ازش میپرسن چرا نمی رقصی؟
میگه من دامادم.
کاش میشد هر شب از خودم یه سی سی خون بگیریم بریزم تو یه نعلبکی بذارم کنار تخت!
که این پشه ها بشینن عین بچه آدم بخورن دست از سرم بردارن
یعنی اینقدی که بعضی دخترا به آرایششون میرسن
به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!
اصلن شاید هم شلیل میداد ...
مرد متاهل با منشی خود رابطه داشت. یک روز باهم به خانه منشی رفتند و تمام بعد از ظهر باهم بودند و از خستگی به خواب رفتند .
ساعت هشت شب مرد از خواب بیدار شد، به سرعت مشغول پوشیدن لباس شد و در همین حال از معشوقه اش خواست تا کفشهایش را بیرون ببرد و روی چمنهای باغچه بمالد تا کثیف به نظر برسد.
بعد از پوشیدن کفشها به سرعت راهی خانه شد.
در خانه همسرش باعصبانیت فریاد زد: تا حالا کجا بودی؟
مرد پاسخ داد: من نمی توانم به تو دروغ بگویم، من با منشیم رابطه دارم و ما تمام بعد از ظهر را باهم بودیم !!!
زن به کفشهای او نگاه کرد و گفت: دروغگوی پست فطرت من میدانم که تو تمام بعد از ظهر را مشغول بازی گلف بودی.
نتیجه اخلاقی :مردها همیشه راستگو هستند
سر نماز اول وقت حاضر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد در زمین. . .
تو چین هرکی مزاحم دخترا میشه ۱۲ ساعت باهاش اینکارو میکنن.
تصورش رو کنید اگه تو ایران هم اینکار بود همه رو درختا آویزون بودیم
یارو زبونش میگرفته، میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟
یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟
یارو می گه: بابا دیب، دیب!
طرف میبینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه.
اون میآد می پرسه: چی میخوای عزیزم؟
یارو می گه: دیب!
رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟
یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟
یارو می گه: آره بابا.خودم دائم مصرف دارم. شما نمیدونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری میکنه، نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.
یکی از کارمندای داروخونه میآد جلو و می گه: یکی از بچههای داروخونه مثل همین آقا زبونش میگیره. فکر کنم بفهمه این چی میخواد. اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع
برش داره بیارتش. میرن اون کارمنده رو یارن. وقتی می رسه، از یارو میپرسه: چی می خوای؟
یارو می گه: دیب!
کارمنده می گه: دیب؟
یارو: آره.
کارمنه می گه: که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟
یارو میگه: آره،همونه.
کارمند میگه: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می خوای!؟
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.
همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی میپرسن: چی میخواست این؟
کارمنده می گه: دیب!
میپرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟
می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی می شه و میگه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟
کارمنده می گه: تموم شد. آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!
دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه
من آخرش با یخچال ازدواج می کنم!
وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی!
وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی!
وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی!
داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی! …
وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی! و…
آخه موجود اینقدر سنگ صبور !!؟
اینقدر محترم؟
اینقدر با حوصله؟
اینقدر با شخصیت؟
یه ضرب المثل روسی میگهilokso nok loobahg maziza
یعنی تو برام عزیزترینی جالب اینکه اگه از آخر هم بخونیش همون معنی رو میده!!!
شهردار یکی از شهرهای دنیا تصمیم میگیره یه برج زیبا تو شهرشون بسازه.
برای این کار از سرتاسر دنیا از سه مهندس(یه مهندس چینی، یه مهندس آمریکایی و یه مهندس ایرانی) میخواد که بیان تا در مورد ساخت برج باهاشون صحبت کنه.
مهندس چینی میگه من این برج رو برات میسازم ولی قیمتش میشه 3 میلیون دلار.
1 میلیون هزینه کارگر و تجهیزات، 1.5 میلیون هزینه مواد اولیه و 500 هزار هم دستمزد خودم.
شهردار با مهندس آمریکایی صبحت میکنه. مهندس آمریکایی میگه ساخت برج 5 میلیون هزینه داره؛ 2 میلیون کارگر و تجهیزات، 2 میلیون مواد اولیه و 1 میلیون هم خودم میگیرم.
شهردار سراغ مهندس ایرانی میاد. مهندس ایرانی میگه ساخت این برج 9 میلیون هزینه برمیداره!
شهردار با تعجب میپرسه، چطور ممکنه 9 میلیون هزینه داشته باشه؟
مهندس ایرانی میگه، 3 میلیون خودت برمیداری، 3 میلیون من برمیدارم، 3 میلیون هم میدیم به مهندس چینی که برج رو بسازه!!
بالاخره پس از مدتها شرکت پپسی توانست طرح تبلیغاتی خود برای تاباندن لوگوی پپسی بر روی کره ماه را که با مخالفت سازمان محیط زیست ملل متحد مواجه بود را به مرحله ی اجرا برساند .
بر اساس این برنامه اولین پروژه ی آزمایشی تابش نور بر سطح کره ی ماه در تاریخ ۵ ژوئن ۲۰۱۲ (۱۶ خرداد ۹۱) در منطقه خاور میانه که شرایط مناسب تری را برای انجام این کار دارا میباشد انجام خواهد شد.
زمان دقیق این پدیده غیرطبیعی و جالب شامگاه شانزدهم خرداد به وقت ایران در ساعت ۲۳:۳۰ دقیقه است که در سرتاسر ایران نیز به صورت کامل قابل رویت خواهد بود . مدت تابش احتمالا تنها حدود ۱۵ دقیقه به طول خواهد انجامید