پسر عمم مهیار داشت بصورت رگباری روی ریتم آهنگ عاروق میزد،بابام به شوهر عمم میگه:
اگه جات بودم روزی صد هزار مرتبه خدا رو شکر میکردم که اینهمه استعداد از پایینش نزد بیرون