رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

راننده بدبخت و گوز مامان

یکی از دوسام تعریف می کرد که: 

چند روز پیش تو تاکسی صندلی عقب نشسته بودم،یه خانومه با پسر۴ - ۵ ساله ش جلو نشسته بود. یهو پسره رو میکنه به مامانش میگه :مــامــان  مامان... یادته اونروز خونه ی دایی اینا گوزیــدی؟! 

مامانه بیچاره یه دفعه سرخ میشه ،میگه :مرســـی آقا! ما همین جا پیاده میشیم! 

راننده بدبخت هنوز کامل وانستاده بود،زنه درِ ماشینو با عجله باز میکنه، یه موتوری هم میاد میزنه درِ ماشینو سرویس میکنه! 

رانندهه پیاده میشه دو دستی میزنه تو سرش میگه:
خانـــــــــــــوم! گوزیدی که گوزیدی!  

منم میگــوزم! این آقام میگــوزه ! 

زدی ریـــــــــدی تو درِ ماشین ...! 

مارو میگی از خنده زمینو چنگ می زدیم!

نظرات 1 + ارسال نظر
مرتضی دوشنبه 15 خرداد 1391 ساعت 21:44

امین تو دیوانه ای بخدا.کشتی ما رو از خنده.علیرضا هم اینجاسن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد