رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

دسشویی عروسی

چند سال پیش عروسی یکی از فامیلا بود، ما طرف داماد بودیم،عروسی تو یه خونه بزرگ برگزار شده بود ، عصر بود من دستشویی شدید داشتم،یه دستشویی تو حیاط بود. 
رفتم جلو دستشویی دیدم یکی داخله منتظر شدم تا بیاد بیرون، وقتی طرف اومد بیرون یه مرد تقریبا 150 کیلویی از خانواده عروس بود،خلاصه رفتم تو دستشویی گلاب به روتون چشمتون روز بد نبینه یه کاری کرده بود به قطر تقریباً 5 اینچ و طول حدوداً 25 الی 30سانتیمتر...طوری که از اون سوراخه پایین نمیرفت....

نزدیک بود حالم به هم بخوره ...

از دستشویی کردن پشیمون شدم...

اومدم بیرون دیدم 2تا دختر منتظر دستشویی هستند...
تا من اومدم بیرون، یکیشون زودی رفت تو . منم زود دور شدم ....

لامصبا تا آخر عروسی هرجا منو میدیدن با انگشت منو به همدیگه و دوستاشون نشون میدادن...
خدا نصیبتون نکنه تهمت ناروا بد چیزیه

نظرات 2 + ارسال نظر
sanaz جمعه 8 اردیبهشت 1391 ساعت 13:21

gonah dashti

نیلو دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 ساعت 15:07

هه خیلی باحال بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد