یه پشه دیشب اومده بود تو اتاقم اومدم بزنم تو سرش تا صدا سگ بده تا منو دید گریه اش گرفت.
بهم گفت: این رسم مهمون نوازی نیست.من 6 ماه نبودم فکر کردم دم در برام میخوای گاوی گوسقندی چیزی بکشی. توی بی معرفت حتی یه پارچه هم نصب نکردی.
دستاشو باز کرد و منو بغل کرد گفت: دلتنگت بودم رفیق.
بهش گفتم: بیا یه خورده دم گوشم ویز ویز کن...
اصلا صداش مثل لالایی دلنشین بود.چایی و شیرینی و آجیلشو خورد و تخت خوابید.
بیچاره حق داشت خسته راه بود امشب قراره از خاطرات 6 ماه گذشتش برام بگه...
امین پشه دوس داری؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا وب فوق العاده ای داری.دمت گرررررررررم