رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

رو به فردا RO be FARDA

**<مطالب خواندنی><عکسهای زیبا و کمیاب><سرگرمی><خبر><سینما>**

سال 1391 تو تاکسی

[سال 1391 تو تاکسی] 


راننده: آقا لطفاً پول خورد بدین! ربع سکه! نیم سکه! ندارین؟… 
مسافر: شرمنده، من فقط طرح قدیم دارم!
راننده: این تراول مال کی بود؟ آقا گوشه نداره! لطف کن عوضش کن!… این میلیونی رو کی داد؟! من که گفتم خورد ندارم!…
مسافر: آقا من هر روز دارم این مسیرو می‌آم! روزی صدهزارتومن گرون می‌شه! شما دویست تومن گرونش کردین؟!
راننده: خانوم کرایه‌ش همینه! قبل از پل هشتصد تومن، بعد از پل یه میلیون. اینجا تعرفه‌ش تو موبایلم هست، بذار آپدیتش کنم.
یه مسافر دیگه: آقا واسه صد هزار تومن ارزش نداره فشارتو می‌بری بالا! بده بهش بره. من حساب می‌کنم!
راننده: برو خانوم! برو بقیه شو بنداز صندوق صدقات!
مسافر درو محکم می‌بنده، می‌گه: برو گم شو! داهاتی!
راننده یه آهی می‌کشه می‌گه: ببین چجوری جلو این همه مسافر من و سکه‌ی بهار آزادی یه پولم کرد؟؟؟

نظرات 1 + ارسال نظر
سینا دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 11:14 http://ermes-3.blogsky.com/

سلام
قشنگه !
فقط این سکه های طلا رو معادل پولی بذار چون ارزش طلا کم نمیشه در عوض خیلی هم بالا میره
این پول ماست که در مقابل طلا و دلار ارزشش روز به روز کم و کمتر میشه !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد