یارو مداحه اوومده بود تو محله داشت سوسن خانم رو اجرا می کرد:
حرم طلا امام حسین می میرم برات
میخوام بیام دم حرمتون ... ... ...
دس بزنم به ضریحتون!
ملت نمیدونستن باید سینه بزنن یا قر بدن؟!
به قول برو بکس ادامه شعر هم باید اینطوری بوده باشه :
شدم عاشق شمشیرتون
میخوام بیام در رکابتون
حالا میخوام بیام جنگ بکنم ، نگو نه ، نگو نمیشه
این قلب من عاشقته عاشقترم می شه... ......
حالا جنگ! خون! کو اعظم؟ بابا اسمش یزیده نه اعظم! حالا یزیده , وزیده , خزیده، پزیده!!!!
هر چی باشه یزید باشه!
یزید خره یه دونه باشه!
کفشای سیاه پاشه! ......
خیلی باحال بود واقعا که اسم خودشونم گذاشتن مدااااااااااااحه اهلهههههههههههههههههه بیت