بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
از هیچ کار بچگیم پشیمون نیستم ، جز اینکه آرزو داشتم بزرگ شم
دلبسته به سکه های قلک بودیم / دنبال بهانه های کوچک بودیم / رویای بزرگتر شدن خوب نبود / ای کاش تمام عمر کودک بودیم
تا وقتی بچه بودم همیشه فکر میکردم بزرگ هستم اونروزا یادم رفت بچگی کنم امروز دنیای آدم بزرگا واسم غریبه ست.
دلبسته به سکه های قلک بودیم / دنبال بهانه های کوچک بودیم / رویای بزرگتر شدن خوب نبود / ای کاش تمام عمر کودک بودیم
تا وقتی بچه بودم همیشه فکر میکردم بزرگ هستم اونروزا یادم رفت بچگی کنم امروز دنیای آدم بزرگا واسم غریبه ست.