نشستیم پای تلویزیون بن لادنُ نشون داده، به مامانم میگم:
إ اینم که مرد! میگه کی تو میمیری از دست تو من راحت بشم؟ پوست تخمهها رو، رو زمین نریز
واسه پیرمرده تو یکی ازدهات قبض گاز اومده ۴۰۰ هزار تومان با عصا دنبال پستچی کرده، فحش خوار و مادر که چرا
وقتی دیدی ۴۰۰ هزار تومانه اصلا زنگ خونه ما رو زدی
پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین.. ا
میگم برو اونور پول ندارم..ا
میگه نمیگفتی هم از قیافت معلوم بود