باورم کن . . .
میخوام بسوزم پای تو
واسه دل تنهای تو
ازهمه دنیا میگذرم
بخاطر دنیای تو
چیکار داری چیا میگن
وقتی که اینجا پیشمی
دوست دارم فقط بگو
تا باشه دنیا پیشمی
بودن تو زندگیو
رفتن تو مرگ برام
من عشقو گم کرده بودم
اگه نبودی سر رام
عاشقی همش غمه
نگو تحملت کمه
اگه تو پیشم نمونی دنیا مثل جهنمه
نگو دیگه خسته شدی
نگو که شکسته شدی
به من نگو از اولش
بیخودی وابسته شدی...
شعر قشنگیه .

ولی بگو کی باید تو را باور کنه هر کس هست بهش بگو بخوندش .
سلاااااااااااااااام

با مطلبی درباره خوشبختی آپمممممممممممممممم
×
××
×××
××××
×××
××
×
خوشبختی واقعی نه در انجام کاری است که دوست داری ، بلکه دوست داشتن کاری است که باید انجام بدهی.
*جیمز بری*
پنجره ام به تهی باز شدو
من ویران شدم!
(سهراب)
د تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید
خودم را در پس در تنها نهادم
و به درون رفتم:اتاقی بیروزن تهی نگاهم را پر کرد
سایه ای در من فرود آمد
و همه شباهتم را در ناشناسی خود گم کرد
پس من کجا بودم؟
شاید زندگی ام در جای گمشده ای نوسان داشت و من انعکاسی بودم
که بیخودانه همه ی خلوت ها را بهم میزد
و در پایان همه ی رویاها در بهتی فرو میرفت
من در پس در تنها مانده بودم
همیشه خودم را در پس یک در تنها دیده ام
گویی وجودم در پای این در جا مانده بود!
در گنگی آن ریشه داشت!آیا زندگی ام صدایی بی پاسخ نبود؟!